کشاورز نمونه
شناسنامه جلسه

بسمه تعالی

.
جلسه سوم کارگاه نشانه ها ۲

.
کشاورز نمونه


« مقدمه »

برای دست یابی به هدف شش گام ساده و مهم وجود دارد که بایستی حتما به آن ها توجه داشته باشیم. این شش گام عبارتند از:

۱- هدف را باید دقیقا مشخص کنیم.

اگر هدف به طور دقیق و روشن مشخص نباشد و یا چند هدف که با یکدیگر در تضاد هستند را دنبال کنیم، تلاش هایمان هدر می رود و هیچ کدام از اهدافمان ممکن است به طور کامل محقق نشود. روشن و شفاف بودن هدف ، یک اصل مهم و اساسی در موفقیت است. دانش آموزی را تصور کنید که کنکور را پیش رو دارد. موفقیت در کنکور نمی تواند یک هدف مشخص باشد. او باید با توجه به استعدادها و توانمندی هایش و با یک نگاه واقع گرایانه دقیقا مشخص کند که در کنکور به چه نتیجه ای قرار است برسد.

۲- چارچوب ها را مشخص کنیم.

در رسیدن به هدف اگر چارچوب ها مشخص نباشد ، ممکن است توان و انرژِی در جهتی غیر از هدف تلف شود. در این صورت رسیدن به هدف یا به تاخیر می افتد و یا به طور کل ملغا می شود. در مثال کنکور، دانش آموز با تحقیق و مشورت بایستی چارچوب مطالعاتی اش را تعیین کند. او دقیقا باید بداند چه دروسی را و از چه منابعی باید بخواند. اگر چارچوب حرکتش مشخص نباشد، ممکن است به پیشنهاد افراد مختلف و یا با اعمال سلیقه، منابع مطالعاتی خود را در طول مسیر بارها تغییر بدهد. این تزلزل در روش و عدم روشن بودن چارچوب حرکت، توان و انرژی دانش آموز را مستهلک و احتمال دست یابی به نتیجه مطلوب را می کاهد.

۳- از تمام استعدادها و توانمندی هایمان برای دست یابی به هدف استفاده کنیم.

باید از تمام توانمندی ها و استعدادهایمان برای رسیدن به هدف استفاده کنیم. تک تک آن ها از لوازم رسیدن به هدف هستند و اگر به کار گرفته نشوند ، بخشی از هدف محقق نخواهد شد. در مثال کنکور ، دانش آموز باید بداند در چه دروسی قوی تر و در چه دروسی ضعف تر است و متناسب با آن برنامه ریزی نماید. دانش آموز بایستی نقاط قوت و ضعفش را بشناسد و با اتکاء به استعدادهایش پیش برود.

۴- مراقب باشیم جذابیت ها و سختی های مسیر ، ما را از هدفمان دور نکند.

در طول مسیر همیشه دو عامل وجود دارد که حرکت را کُند می کند. یکی جذابیت هایی است که ممکن است آدمی را به خود مشغول کند و دیگری سختی های احتمالی مسیر است. اگر در تمام طول مسیر عمده توجه روی هدف باشد، این دو عامل نمی تواند خطرساز باشد، در غیر این صورت احتمال بروز خطا بالاست. در مثال کنکور کم خوابی و خستگی حاصل از مطالعات سنگین و طولانی ممکن است دانش آموز را نسبت به هدف بی تفاوت کند و ادامه کار را برایش مشکل کند. همچنین جذابیت تفریحات دوران نوجوانی و عطش ارتباط با دوستان و شرکت در برنامه های گروهی، ممکن است دانش آموز را نسبت به مطالعه و ادامه راه دلسرد کند. تنها چیزی که دانش آموز را در رابطه با مسیری که انتخاب کرده ، مصمم نگاه می دارد، توجه همیشگی به هدف و حفظ انگیزه است.

۵- مراحل رسیدن به هدف را بشناسیم و در هر مرحله وضعیت خود را ارزیابی کنیم.

موفقیت اصولا یک امر تدریجی است و در بستر زمان روی می دهد. تک تک مراحل دست یابی به موفقیت را باید بشناسیم و کارکرد خود را در رابطه با آن ها به طور صحیح ارزیابی کنیم. در مثال کنکور دانش آموز باید مراحل آمادگی برای حضور در جلسه کنکور را بداند و در هر مرحله به تسلط کافی برسد. مثلا لازم است ابتدا دروس پایه ای را مطالعه و بنیه علمی خود را در آن ها تقویت کند. سپس تک تک دروس اصلی را مطالعه نماید. در مرحله بعد خلاصه برداری از دروس را انجام دهد. سپس تست زنی را آغاز کند. بعد از آن کنکور سال های گذشته را در شرایط آزمون پاسخ دهد. دانش آموز بایستی ارزیابی درستی از وضعیت خود در تمام این مراحل داشته باشد.

۶- فرصت کوتاه خود را برای رسیدن به هدف در نظر بگیریم.

زمان یک پارامتر مهم برای دست یابی به هدف است. بدون زمان بندی درست، فرصت رسیدن به هدف از بین می رود. در مثال کنکور دانش آموز حتما بایستی سیر مطالعاتی اش را زمان بندی کند و طبق برنامه پیش برود. یک دانش آموز که خود را برای کنکور آماده می کند، از کمترین وقت هایش باید استفاده کند، ساعت خواب روزانه اش را کم کند و تمام کارهای غیر ضروری را تعطیل کند.

کسی که تمام این شش گام را برای رسیدن به هدف رعایت کند، در کار خودش نمونه است. چنین انسانی ممتاز است و می تواند سرمشق و الگوی دیگران باشد.

.

کشاورز نمونه

.

« طبیعت »

در زراعت چند مرحله مهم و اساسی وجود دارد که اگر کشاورزی بخواهد محصول خوبی برداشت کند باید در مورد تک تک این مراحل برنامه مشخص ، علمی و دقیقی داشته باشد. این مراحل عبارتند از:

۱- انتخاب بذر: هر بذری قابلیت بارور شدن و ثمره دادن را ندارد.
۲- آماده سازی زمین: در هر زمینی نمی توان زراعت کرد.
۳- آبیاری مناسب: هر گیاهی برنامه آبیاری مشخصی دارد.
۴- تامین نور: تمام گیاهان برای رشد نیاز به نور دارند.
۵- دفع آفات: اگر با آفاتی که به گیاه حمله ور می شوند مقابله نشود، محصول از بین می رود.
۶- مقابله با علف های هرز: علف های هرز گیاه را از بین نمی برد اما رشد آن را بسیار کند می کند و محصول کاهش می یابد.

پرداختن به تک تک این مراحل کشاورزی را تبدیل به یک شغل سخت نموده که از عهده هر کسی برنمی آید.

.

کشاورز نمونه

.

یک کشاورز نمونه بذر مناسبی تهیه می کند و آن را در زمینی که قبلا آماده کرده ، می کارد و با برنامه مشخصی آب می دهد و پس از رویش گیاه مراقب آن است و علف های هرزش را می کشد و آفات را از آن دفع می کند و با مراقبت مستمر گیاه را به بلوغ و شکوفایی می رساند. کشاورز نمونه در تمامی مراحل کارش از تهیه بذر تا کاشت مناسب در زمین آماده و آبیاری و تامین نور و دفع آفات ، بهترین عملکرد را دارد و این کشاورز طبیعتا به لطف خداوند متعال ثمره خوبی را از کاشت خود به دست خواهد آورد.

برخی کشاورزان به دلایل متعدد در کار زراعت کوتاهی می کنند. برخی اطلاعات کافی از کار زراعت را ندارد. برخی ممکن است انگیزه و دلسوزی لازم را در این زمینه نداشته باشند. کشاورزی را تصور کنید که در تهیه بذر دقت لازم را نداشته باشد و وقت خود را برای شناسایی بهترین بذر و تهیه آن صرف نکند. این کشاورز یا بذر فاسدی به دستش می رسد و یا در حالت خوش بینانه بذر ضعیفی نصیبش می شود. در مرحله بعد این کشاورز زمین کاشت را آماده نمی کند. یا زمین شوره زاری را انتخاب می کند و یا زمین کم حاصل و یا زمین کثیفی را برای کاشت بذر پیش بینی می کند. در مرحله بعد کشاورز در آبیاری کاشته خود سستی می کند و برنامه مشخصی برای آبیاری آن ندارد. یا از آبیاری آن غفلت می کند و یا وقت و بی وقت و به شکل بی برنامه نسبت به آبیاری کاشت خود اقدام می کند. این کشاورز گیاه را در مکان نا مناسبی می کارد و گیاه از نور محروم می شود. در مرحله آخر نسبت به علف های هرز و آفات و حشراتی که به گیاه حمله ور می شوند، بی تفاوت باشد و برای رهایی از آسیب آن ها برنامه ای نداشته باشد.

اگر کشاورزی در تمام این مراحل کوتاهی کند، احتمال این که به ثمره و نتیجه کارش برسد، تقریبا غیر ممکن است و اگر در بعضی کوتاهی و در بعضی مراقبت کرد، ممکن است به محصول برسد و ممکن است هیچ عایدی نداشته باشد، ولی آنچه مسلم است کوتاهی حتی در یکی از این مراحل امید رسیدن به محصول پر بار و کامل را از بین می برد.

« آیت »

در تعالیم دین مفهومی داریم به نام «رجاء» که از اصطلاحات بسیار پر کاربرد در ادبیات دینی ماست. متاسفانه بعضی مردم تلقی نادرستی از این اصطلاح و مفهوم دینی دارند. در اصطلاح عوام به کسی که امید به رحمت بی منتهای خداوند متعال دارد، می گویند رجاء دارد، اما آنچه بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که امید به رحمت خداوند در هر شرایطی محقق نمی شود. درست است ما در تعالیم دینی به رجاء دعوت شده ایم و خوب است که انسان در هر شرایطی به رحمت خداوند امیدوار باشد، لیکن در جایی که لوازم و اسباب امید به رحمت خداوند را فراهم نکنیم این رجاء برخاسته از کوته فکری و بی خردی است. ممکن نیست ما در زندگی خود هر گونه خواستیم عمل کنیم، آنگاه به رحمت و بخشایش خداوند امیدوار باشیم.

.

کشاورز نمونه

.

اگر کشاورزی در کار خود نمونه بود و تمام مراحل کاشت و داشت محصول را به بهترین وجه انجام داد و تمام تلاشش را برای اینکه کوتاهی رخ ندهد به کار بست، آنگاه می تواند به محصول امیدوار باشد. امید چنین کشاورزی برای دست یابی به محصول مناسب، پس از صرف تلاش های فراوان و تن دادن به مشقت های جان کاه، معادل رجاء و امید به رحمت خداوند است، چرا که اگر خداوند متعال اراده کند پس از تمام مراقبت های کشاورز، ممکن است هیچ محصولی به بار ننشیند. پس کشاورز بعد از همه مراقبت هایی که انجام داده است به رحمت خدا امیدوار می شود و منتظر به ثمر نشستن محصولش می ماند. اما اگر کشاورزی در کار خود سستی کرد و برخی مراحل کاشت و داشت را درست و برخی را نیمه کاره و بی کیفیت انجام داد، این کشاورز شرایط به ثمر نشستن محصول خوب را محقق نکرده و نمی تواند به برداشت محصول خوب امیدوار باشد. این کشاورز که از کرده خویش آگاه است به خوبی می داند یا محصولی نخواهد داشت و یا اگر محصولی برایش به دست بیاید، محصول پر ثمری نخواهد بود. نهایت خوش بینی این کشاورز آن است که آرزو کند و در دل تمنای رسیدن به محصول خوب را داشته باشد. این محصول ممکن است به دست بیاید و ممکن است به دست نیاید و چنین کشاورزی اگر طمع کند به رحمت خداوند و با همه کوتاهی هایی که کرده امید به محصول پر بار داشته باشد، فقط خیال پردازی کرده است. و اگر کشاورزی در تمام مراحل کار سستی کرد و امید رسیدن به محصول را در دل داشت، حماقت کرده و این امید نیست مگر جنون و کوته فکری و دیوانگی. چگونه ممکن است بذر نامناسبی را در زمین شوره زاری بکاری و پس از آن آب ندهی و در فکر دفع آفات آن نباشی و منتظر محصول و نتیجه باشی؟

پس اگر کسی در زندگی مطابق میل و سلیقه خود عمل کرد و از هیچ امر ناپسندی ابایی نداشت، نمی تواند به پشتوانه اینکه خداوند ارحم الراحمین است دل به آخرتی مملو از آسایش و آرامش دل خوش کند. بدون التزام به عمل صالح و انجام فرائض و ترک محرمات و دست یابی به صفات پسندیده و دورری از رذایل اخلاقی امید به رحمت خدا ، خیالی باطل بیش نیست و با این کوتاهی ها ، هیچ ثمر و نتیجه ای در دنیا و آخرت آدمی حاصل نمی شود.

« حکمت »

انسان ممتاز که فرصت بودن در دنیا را معادل فرصت یک بار زراعت توسط کشاورز می داند، خود را ملتزم به رعایت تمام مقدمات رسیدن به نتیجه مطلوب در زندگی می نماید. رسیدن به هدف غایی برای انسان دقیقا مانند تلاش یک کشاورز برای رسیدن به محصول است. کشاورز نمونه هیچ گاه در فصل کاشت و داشت، در زمینش مشغول سرگرمی و تفریح نمی شود و فرصتش را به بطالت نمی گذراند. او آسایش و خوشی را در فصل برداشت می داند و تا آن زمان آگاهانه صبر می کند. اگر گاهی در زمینش به استراحت یا خورد و خوراکی مشغول می شود، با هدف کسب انرژی و انجام ادامه امور زراعت این کار را انجام می دهد. انسان آگاه فرصت دنیا را دقیقا دوره زراعت و آخرت را فصل برداشت می داند و حاضر نیست در فصل زراعت وقتش را به لهو و لعب بگذراند.

.

کشاورز نمونه

.

شش گام اساسی برای دست یابی به سعادت می توان تصور کرد.

گام اول : انتخاب بذر

.

کشاورز نمونه

.

انسان در این دنیا مانند کشاورزی است که به او یک بار فرصت کشاورزی داده اند و قرار است تا ابد از حاصل دست رنج و ثمره کار خویش بهرمند شود. بذری که کشاورز در چنین شرایطی تهیه می کند باید بذر بسیار مناسبی باشد. بذری که انسان در زندگی انتخاب می کند، همان اعتقادات و باور های اصلی اوست. بذر مناسب همان باور به دین حقه و اسلام ناب است. بهترین بذر موجود در بازار هستی ایمان به پروردگار یکتا و توحید خالص ، آن هم در سایه اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله است. انسان برای اینکه به باور و اعتقاد درستی دست یابد، باید تلاش کند و از میان هزاران بذر موجود بهترین را انتخاب کند. در عصر ما فرقه ها و مذاهب فراوانی رشد کرده اند و هرکدام مدعی رساندن بشریت به سعادت ابدی هستند. بازار بذر فروشانی را تصور کنید که هر بذر فروشی از بذر خود تعریف می کند و آن را بهترین بذر برای رسیدن به بهترین و بیشترین محصول معرفی می کند و سایر بذرهای موجود در بازار را فاسد یا ضعیف می شمارد. هیچ بذر فروشی بذرش را ناقص یا ضعیف نمی داند و به هر بذر فروشی می رسی می گوید فقط بذر من محصول خوبی می دهد و تاکید می کند هر بذر دیگری تهیه کنی یا هیچ محصولی به تو نمی دهد و یا محصول کمی برایت به بار می آورد. انتخاب روش و آئین درست زندگی یا به عبارتی انتخاب مذهب و دین درست، نیازمند صرف وقت و دقت بالاست. اگر بذری که یک کشاورز انتخاب می کند فاسد و خراب باشد، هر چقدر روی آن وقت بگذارد و تلاش کند، هیچ ثمری به بار نخواهد آورد. به همین ترتیب اگر فردی دین و آئین غلطی را انتخاب کند، هرچقدر با اخلاص کامل به آموزه های آن عمل کند و مراقب دین و آئینش باشد، هیچ نتیجه ای نخواهد داد، چرا که همه تلاش های او روی بذری عقیم بوده است.

 

گام دوم : آماده سازی زمین

.

کشاورز نمونه

.

در گام دوم کشاورز نمونه متناسب با بذری که انتخاب کرده است، به آماده سازی زمین می پردازد. کشاورز زمینی که قرار است بذرش را در آن بپروراند، پاک سازی می کند، سپس شخم می زند و تمام خاک آن را زیر و رو می کند، سنگ لاخ ها را خارج می کند و در نهایت یک خاک پاک یک دست را برای کاشت بذر مهیا می کند. قلب انسان مانند زمین کشاورز است. اگر بخواهیم بذر ایمان در زمین قلب ما بارور شود و به ثمره برسد، لازمه آن این است که زمین وجودمان را از تمام آلودگی ها پاک کنیم و قلبمان را برای پذریش نور ایمان آماده کنیم. قلبی که پاک نباشد و آلوده به تیرگی های دنیا باشد، زمین مناسبی برای رشد و شکوفایی ایمان نیست. زنگار قلب را باید زدود و ناپاکی ها و صفات خبیث را از سرزمین وجود بیرون راند تا نهال ایمان آماده دریافت نور حقیقت شود. قساوت ، غرور ، تکبر، حسادت، خودخواهی و تمام مرض های قلبی ، سنگ لاخ های زمین وجود ما هستند که تا آن ها را از زمین وجودمان بیرون نکنیم، ایمان در وجودمان بارور نمی شود. حضرت عیسی علیه السلام می فرماید: « همچنان که زرع در زمین نرم می روید و بر سنگ سخت نمی روید، همچنین دانایی و حکمت جای می گیرد در دل اهل تواضع و فروتنی و جای نمی گیرد در دل انسان متکبر. » قلبی که آلوده به رذایل اخلاقی است، توجهی به رشد و شکوفایی ایمان ندارد. انسانی که خود را برتر از دیگران می بیند، کجا می تواند سر تعظیم به درگاه ربوبیت تسلیم نماید. حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله می فرمایند: «داخل بهشت نمی شود هر که به قدر یک دانه خردل کبر در دل او باشد.» آری جایگاه کبر قلب و دل آدمی است و تا زمین قلب انسان از سنگلاخ کبر و عجب و غرور پاک نشود، گیاه مثمری نمی رویاند.

 

گام سوم : آبیاری منظم

.

کشاورز نمونه

.

کشاورز نمونه ای که بذر مناسب را تهیه کرد و زمین را برای کاشت بذر پاکسازی کرد، پس از کاشت بذر، با یک برنامه مشخص و دقیق به آبیاری کاشته خود می پردازد. تا وقتی بذر در دل خاک است نیاز به آب فراوانی ندارد و رطوبت خاک برای رشدش کافی است و چون سر از خاک بیرون آورد، طبق برنامه ای که بذر فروش به کشاورز داده، به آبیاری کاشته اش می پردازد. برای اینکه نهال ایمان در قلب ما بارور شود، باید آن را با طاعت و عبادت آبیاری کرد تا ریشه بدواند و پا بگیرد و روز به روز قوی تر شود. جزء با طاعت پروردگار امکان شکوفایی ایمان نیست. این طاعت نباید سلیقه ای یا احساسی باشد. همانگونه که برنامه آبیاری بذر را از بذر فروش می گیریم، باید روش ، میزان و اوقات عبادات را از آفریننده وجود بگیریم و عینا مطابق آن عمل کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. آدمی تا سنی که مکلف نشده است، نیازی به برنامه مشخص و مدون عبادی ندارد و به همین دلین ملزم به طاعت و عبادت نیست و صرفا آشنایی با اعمال عبادی زمینه رشد را برایش رقم می زند. اما همین که به سن تکلیف رسید چون بذری که سر از خاک برداشته برای حفظ و رشد ایمانش باید خود را ملتزم به عبادات کند و برنامه زندگی خود را مطابق آن ها تنظیم کند. اگر کشاورزی به کاشته خود و بر اساس اوضاع و احوال درونی اش یا به طور سلیقه ای گاهی زیاد آب دهد و گاهی غفلت کند ، گاهی هر روز آب دهد و گاهی تا ۲ ماه از کشته خود سر نزند، نمی تواند انتظار محصول داشته باشد. آدمی باید اعمال عبادی چون نماز را در اول وقت ، روزه های واجب را در رمضان و حج را در ایام مخصوصش به جای آورد و روش درست انجام آن ها را نیز از عوام مردم نگیرد و از طریق عالمان دینی همان که مورد نظر خداوند متعال است را به جا بیاورد تا درخت ایمان در زمین قلبش پا بگیرد و به ثمره نزدیک شود.

گام چهارم : تامین نور

.

کشاورز نمونه

.

کشاورز نمونه بذر خود را در منطقه و شرایطی می کارد که نور آفتاب به آن برسد تا این نور رشدش را تضمین و تسریع کند. گیاهی که نور نبیند و یا بیشتر عمرش را در سایه بگذراند، نمی تواند گیاه سالمی باشد و یا اگر ظاهر سالمی داشته باشد، ثمری نخواهد داد. خداوند در ذات خلقت گیاه نیاز به نور را قرار داده است. آفتاب زندگی انسان اهل بیت علیهم السلام هستند. ایمان و قلبی که از نور اهل بیت محروم باشد، نمی تواند به باروری و شکوفایی برسد. قلبی که سالم باشد اگر در معرض نور اهل بیت علیهم السلام قرار گیرد، جذب آن می شود و در اثر این تمایل، نور بیشتری جذب می کند، رشد می کند و به آفتاب نزدیک تر می شود و در نتیجه نور بیشتری دریافت می کند و این چرخه رشد مدام تکرار می شود و حد بالایی از رشد، دست یافتنی می شود. گیاهی که از نور محروم باشد، بیمار است و رشدش یا متوقف است و یا بسیار بسیار کند است. چاره در این است که تا گیاه در منطقه نامناسب زیاد ریشه ندوانده، آن را به نور برسانی و اگر ممکن نیست، ادامه حیات آن جز زحمت و تلاشِ بی حاصل فایده ای ندارد و اگر گیاهی در منطقه نا مناسب آنچنان ریشه دوانده که انتقالش به مکان مناسب برای گرفتن نور ممکن نیست، چاره در فنا ساختن آن است. نور اهل بیت در همه جا مانند خورشید عالم تاب، گسترانده شده است. فردی که قلب و ایمان خود را از آن محروم کند به رشد و عاقبت خود خیانت کرده و کوچک می ماند.

گام پنجم : آفت زدایی

.

کشاورز نمونه

 

.

پس از اینکه کاشته کشاورز نمونه سر از خاک برآورد، دو تهدید جدی در کمین این محصول است. یکی آفاتی است که در تنه و شاخه و برگ آن ایجاد می شود. حشرات مزاحم مانند شته، کنه و کرم ساقه خوار ممکن است به قسمت های مختلف گیاه حمله ور شده و در آن آسیب های جدی وارد نمایند. تهدید دوم روئیدن علف های هرز و گیاهان مزاحمی است که در اطراف گیاه به وجود می آیند و انرژی خاک را می گیرند و رشد محصول را به تاخیر می اندازد و ثمره گیاه را به شدت می کاهند. کشاورز نمونه به محض مشاهده هر یک از این دو تهدید، جهت رفع آن اقدام می کند و در این کار تعلل نمی ورزد. اگر تنه ، شاخه و یا برگ های گیاه را آفت زد، با تدبیر لازم و استفاده از روش های موثر، تمام حشرات و آسیب ها را از بین می برد و هر بار که حشرات مزاحم به گیاه حمله ور شدند، همین کار را تکرار می کند. همچنین در مورد علف های هرز که خطر دوم هستند، برای از بین بردن آن ها سریعا اقدام می کند و هیچ گاه اجازه نمی دهد علف هرزی در اطراف گیاهش رشد کند.
آفت اول که در خود گیاه ایجاد می شود و حشرات مضری که به تنه گیاه حمله ور می شوند، مانند شبهات اعتقادی است که به اصل ایمان ضربه می زند و شک و تردیدی است که اگر جلوگیری نشود، اصل ایمان و باور را از بین می برد. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «آفت دین‌داری، بدگمانی است». اگر آدمی مراقب باورهای دینی خود نباشد، ممکن است با یک بد گمانی و سوء ظن در اعتقاداتش دچار مشکل شود.
آسیب اگر به تنه اصلی گیاه وارد شود، احتمال خشکیده شدن و از بین رفتن گیاه بسیار بیشتر است و اگر به شاخه های میانی و یا ساقه برگ ها وارد شود، احتمال به خطر افتادن جان گیاه کمتر است. به همین ترتیب اگر شبهات به اصول دین وارد شود و آدمی در جهت رفع آن نکوشد، اصل ایمان خدشه دار می شود و اگر شبهات در فروع دین و احکام باشد به همین ترتیب خطر کمتر خواهد بود. آنچه مهم است این که دفع این شبهات و بد گمانی ها بایستی بسیار سریع انجام گردد و راه حل برون رفت از آن ها بایستی مشخص باشد، چرا که اگر کوتاهی شود و زمان بگذرد، ممکن است نهال ایمان را در طول زمان بخشکاند. از آن طرف اگر آفت ساقه برگ مرتفع نشود، کم کم آفت به شاخه های میانی منتقل می شود و اگر باز هم جلوگیری نشود، آفت تنه اصلی گیاه را در برمی گیرد و جان گیاه به خطر می افتد. اگر شبهات مربوط به احکام رفع نشود، شبهه به فروع دین سرایت می کند و اگر جلوگیری نشود، اصول دین زیر سئوال می رود. اگر شبهه ای در احکام نماز ایجاد شد که مثلا چرا حتما باید بعد از خواب، مجددا وضو گرفت، و این شبهه رفع نشد، کم کم شبهه به اصل نماز سرایت می کند و اگر این شبهه نیز رفع نشد، اصل اعتقادات فرد به خطر می افتد. از این باب است که بزرگان دین گفته اند اصول عقاید بالاخص توحید باید تبدیل به باور قطعی انسان گردد تا در معرض هر شبهه و نقدی، به اصل ایمان که مهمترین سرمایه آدمی است، خللی وارد نشود. تنه استوار شاخه های قوی می سازد و شاخه های قوی برگ های خوب تولید می کند. گیاه چند ده ساله ای را تصور کنید که سالیان دراز در بهترین شرایط رشد کرده و تنومند شده و قطعا همچین گیاهی از خطر آفت زدگی مصون است. کشاورز نمونه مراقب آفت های گیاهش است و به محض اینکه آفتی به وجود آمد با تمام توان در جهت از بین بردن آن می کوشد. کشاورز نمونه خوب می داند تا مدتی اگر از گیاه خود به خوبی مراقبت کند تا گیاهش تنومند شود، دیگر برای همیشه از خطر آفت مصون است. اگر انسان مومن در جهت تقویت اعتقاداتش بکوشد، پس از مدتی از آسیب شبهات اعتقادی تا حدود زیادی به لطف خداوند متعال مصون می شود.

گام ششم : از بین بردن علف های هرز

.

کشاورز نمونه

.

خطر دومی که گیاه را تهدید می کند علف های هرزی است که در اطراف گیاه می روید و رشد گیاه را مختل می کند. علف های هرزی که در زمین قلب انسان می روید و گیاه ایمان ما را به خطر می اندازد، گناهان قلبی است. گناهان قلبی همچون کبر، عجب ، حسد، کینه و … اگر چه به اصل ایمان ضربه نمی زنند، لیکن شکوفایی و بارور شدن نهال ایمان را دچار مشکل می کنند. این گناهان به موازات رشد گیاه ایمان به وجود می آیند و رشد می کنند. این گونه نیست که چون ایمان در قلب انسان باشد، این قلب از خطر ابتلا به بیماری های قلبی مصون باشد. فلذا بایستی زمین قلب را مرتبا پایش کرد و هر علف هرزی که در آن روئید، بلافاصله ریشه کن کرد. نکته حائز اهمیت این است که از بین بردن علف های هرز گناهان قلبی، به گونه ای که مجددا به وجود نیایند، راه و روش خاصی دارد. اگر زمانی که زمین خشک است، علف هرزی کشیده شود، ظاهر علف از بین می رود لیکن ریشه های آن در خاک باقی می ماند و این علف پس از مدتی دوباره سر از خاک بر می آورد. اگر بخواهیم علف را ریشه کن کنیم ابتدا بایستی زمین را بخیسانیم و پس از آن علف را به آرامی از زمین بکشیم. آن گاه خواهیم دید که علف با تمام ریشه هایش به راحتی از خاک بیرون می آید و اثری از آن نخواهد ماند. گریه از خوف خداوند و ندبه در مصیبت های اهل بیت زمین قلب آدمی را نمناک و آماده می کند و آنجاست که می توان رذایل و خبائث قلبی که در وجود آدمی ریشه دوانده است را ریشه کن کرد.

در تصویر زیر یازده جزء درخت شماره گذاری شده است. با توجه به آنچه ذکر شد، بایستی بتوانیم اجزای درخت ایمان را مطابق این شماره گذاری بیان کنیم.

.

کشاورز نمونه

.

اجزای درخت ایمان مطابق آیت درخت عبارتند از:

.

کشاورز نمونه

.

« عبرت »

همان گونه که کشاورز نمونه تمام این شش گام را برای رسیدن به بهترین محصول مو به مو اجرا می کند و پس از آن امیدوار به رحمت خداوند، به انتظار ثمره و حاصل تلاش هایش می نشیند، انسان هوشیار فرصت کوتاه و برگشت ناپذیر عمر را به سرخوشی و سستی نمی گذراند و به خوبی معنای حدیث شریف « الدنیا مزرعه الاخرة » را دریافته است. چنین انسانی حاضر نمی شود فصل کاشت و داشت را با کوتاهی سپری کند. او به خوبی دریافته است، اینکه آدمی بخواهد در هر کدام از این شش مرحله سستی کند، ریسک بزرگی کرده است و ممکن است در صحرای قیامت به محصول مطلوب نرسد و آن جا برای پشیمانی و افسوس دیر است. او تن به زراعت محدود می دهد به امید رسیدن به محصول نا محدود. او به پشتوانه آیه شریفه « مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا » تمام تلاشش را برای رسیدن به بهترین محصول انجام می دهد و وقت خود را در فصل کاشت و داشت زندگی به بطالت نمی گذراند و منتظر پاداش چندین برابر حضرت حق می ماند.

.

کشاورز نمونه

.