تشويق و پاداش چه تاثیری در انجام و تثبیت رفتار دارند؟
انسانها به صورت فطری علاقهمند به تایید و تحسین دیگران هستند و مایلند احترام و توجه دیگران را نسبت به خود برانگیزند. تمایل افراد به تشویق شدن از همين منشاء فطری سرچشمه مىگيرد. تشویق و تایید صحیح و بهجا، عامل محرکی بسیار قوی در تثبیت رفتارهای انسان، افزایش فعالیت و یا اصلاح آن محسوب میشود.
تشویق کودک یا نوجوان هنگام انجام رفتار درست باعث میشود او انگیزهی بیشتری در جهت انجام رفتارهای خوب داشته باشد. تشویق باعث نشاط و شادى مىشود و در صورتى كه به طرز صـحيح و به اندازه اعمال شود موجب میشود فرد با اشتياق كارهايى را كـه مـورد تـشـويـق قـرار گرفته، انـجـام دهـد. تشويق و پاداش، بـه خـصـوص از طـرف كسانى كه مورد علاقه و احترام هستند، رضايت خاطر بیشتری را به ارمغان مىآورد.
چگونه کودک و نوجوان را تشویق کنیم؟
مشوقها گاه کلامی هستند و گاه غیرکلامی. تشویق کلامی به شکل کلمات و جملات احترام آمیز، تایید زبانی متربی، ذکر موفقیت او، معرفی کار خوب متربی و تاثیر آن، تقدیر در حضور جمع و… است.
نگاه محبت آمیز والدین و مربیان، لبخند و ابراز شادی و رضایت آنها، نوازش و در آغوش کشیدن کودک، دادن مسئولیت به متربی، فرصت اظهار نظر به او، مشارکت دادن فرد در کار و فعالیتی که دیگران به آن راهی ندارند، از جمله مشوقهای غیر کلامی هستند که در عین سادگی، تاثیر گذاری بسیاری دارند.
یک دسته از مشوقهای غیرکلامی آنهایی هستند که جنبه مادی دارند. اهدای یک شیء مورد علاقه، رفتن به پارک و شهربازی، خرید خوراکی و اسباب بازی، پاداش نقدی و دادن جایزه از جمله مشوقهای مادی هستند.
با وجود سنگین بودن کفّهی تایید و تشویق، در میان متخصصان تعلیم وتربیت دربارهی اثرات مثبت و منفیِ مشوقها بهخصوص مشوقهای مادی بحث و گفتگو بسیار است.
برخی صاحب نظران در کنار اثرات مثبتیکه مشوقها دارند برای آنها عواقب سوئی نیز ذکر کردهاند. آنها معتقد هستند درست است که تشویق جایگاه مهمی در اصول تربیتی دارد اما تشویق وسيلة انگیزش و برانگيختن است و نبايد خود به صورت هدف درآيد و تمام ذهن و فكرمتربی را به خود مشغول كند زیرا در اين صورت موجب فراموشي هدف اصلي ميشود. لذا باید در استفاده از آن نهایت دقت بهعملآید. برای اینکه متربی به مشوقهای مادی عادت نکند بعد از اینکه والدین و مربیان متوجه شدند رفتار خوب او در حال تثبیت شدن است باید فاصلهی اعمال مشوقهای مادی بیشتر شده و پس از آن به مرور قطع شود.
آیا برای هر کار خوبی باید تشویق صورت گیرد؟
یکی از کارکردهای اصلی تشویق، تثبیت رفتار مورد انتظار است. وقتی میخواهیم رفتار جدیدی که از متربی سرزده تثبیت شود او را تشویق میکنیم. مثلا: وقتی کودک دو ساله سلام کرد، باید با روشهای کلامی تشویق شود. چند بار که این رفتار تکرار شد دیگر برای این مورد، تشویق لازم نیست؛ حالا باید دنبال یک رفتار جدید در او برای تشویق کردن باشیم. اما در مورد فرزندِ ششسالهای که سلام کردن در او تثبیت شده دیگراین رفتار، نیاز به تشویق ندارد؛ بلکه باید با شکار لحظهها، رفتارهای مطلوب جدیدی در او کشف کرده و او را تشویق کرد.
برای کارهایی که به نحوی وظیفه کودک یا نوجوان است نباید از تشویق استفاده کنیم! رفتارهایی مثل مرتب کردن اتاق، مسواک زدن، غذا خوردن، دستشویی رفتن و … جزء وظایف اوست و اگر تشویق، بیش از حدِ لازم و یا مکرر باشد، این تصور برای کودک یا نوجوان ایجاد میشود که این وظیفهای خارج از معمول است که به خاطر آن باید جایزه بگیرد. وقتی برای کاری که وظیفهی متربی است به او پاداش میدهیم او یاد میگیرد که در بزرگسالی هم برای کاری که وظیفه دارد انجام دهد؛ پاداش اضافه طلب کند. مثل دریافت زیرمیزی برای عمل جراحی که پزشک انجام داده و مزدش را هم گرفته و یا دریافت رشوه از ارباب رجوع توسط کارمندی که وظیفهاش را انجام داده است.
شایسته نیست متربی در حضور دیگران مدام مطرح شود. این کار بیشتر از آنکه اثر تشویقی داشته باشد مخرب است. در این صورت متربی عادت می کند که همیشه مورد تشویق و توجه دیگران باشد. در چنین شرایطی اگر متربی از بیرون تأیید گرفت همه چیز خوب خواهد بود اما درغیر آن، رفتار مورد نظر را نخواهد داشت. میتوان رفتارهای خوب متربی را در یک دوره زمانی بهخاطر سپرد ودر پایان دوره در مورد چگونگی فعالیتش و تاثیر این فعالیت در زندگی خودش و دیگران صحبت کرد. این عمل باعث میشود کودک احساس خوبی نسبت به خود پیدا کند. بهتر است در تشویق، از لفظ، شیوه و برخوردی استفاده شود که در درون شخص، شوق و علاقه ایجاد کند و این محرک درونی، او را به تلاش بیرونی وادار کند. شهید مطهری در این باره میفرمایند: بُرد انگیزش های بیرونی محدود است؛ اما وقتی انگیزه، درونی شود استمرار و بُرد آن زیاد میشود.
بهتراست به متربی بیاموزیم در هنگام انجام کار خوب، به خودش پاداش درونى بدهد وكمتر از ديگران انتظار تشويق و تایید داشته باشد. یافته های پژوهشگران حاکی از این است: کسانی که انگیزه های درونی برای تلاش خود دارند از چالش های نسبتا دشوار استقبال میکنند، ابتکار بیشتری دارند و معمولا در شرایط سخت بهتر تلاش میکنند. «اگر افراد بهخاطر ذاتِ خودِ فعالیت، آن را انجام دهند نه به این خاطر که به دنبال پاداش باشند، آن فعالیت مفرح و لذتبخش خواهد بود و خودش یک انگیزه درونی تلقی میشود.»
در پایان دوباره متذکر می شویم تشویق و تحسین زمانی موثر واقع میشوند که از روش های مناسب و صحیح استفاده شود. برای اینکه کودکان و نوجوانان به روش رشوه گیری عادت نکنند لازم است تا والدین و مربیان آگاهانه اقدام به تشویق و تحسین نمایند و در نحوه تشویق متربیان دقت نظرهای لازم را داشته باشند.
نكاتي كه در تشويق بايد به آن توجه كرد:
۱- تشویق نباید از حد اعتدال تجاوز کند، زیرا ممکن است متربی را به خودبینی و خودستایی گرفتار کند.
علي علیهالسلام در سخني حكمت آميز به اين نکته اشاره فرموده اند:
«أَلثَّناءُ بِأَكْثَرَ مِنَ الْأِسْتِحْقاقِ مَلَقٌ وَالتَّقْصيرُ عَنِ الْأِسْتِحْقاقِ عَي أَوْ حَسَدٌ؛ ستايش بيش از اندازهی استحقاق، چاپلوسي است و كمتر از مقدار شايستگي فرد، عجز، ناتواني يا حسد است.»
۲- تشویق نباید شکلی اغراق آمیز و غیرواقعی بگیرد. میزان آن باید مناسب با کار و تلاش و نوع رفتار متربی باشد. هنگام تشویق، متربی باید بفهمد که به چه جهت تحسین شده است و اين كار بايد به گونهاي صورت گيرد كه خود را مستحق آن ببیند و از تأييد دروني وي برخوردار باشد.
۳- شرایط سنی و جنسی متربیان در انتخاب روش تشویق باید مورد نظر قرار گیرد.
۴- تشویق باید هر چند وقت یک بار و در برابر کارهای شاخص متربی باشد، نه به صورت همیشگی و برای هر کاری؛ این نحوهی برخورد به طور تدریجی در متربی انگیزه ایجاد میکند که فقط برای دریافت پاداش، به تلاش بپردازد و موجب می شود تا او به یک معاملهگر زیرک، تبدیل شود و در این صورت، تشویق تأثیر خود را از دست خواهد داد.
۵- در تشویق باید خلاقیت داشت و بهتر است از روش های کلامی و غیرکلامی یکسانی برای تشویق فرزندان استفاده نکرد. روحيهی شخص در انتخاب شكل تشویق ( كلامي، غير كلامي یا مادي ) باید درنظر گرفته شود.
حجتالاسلام تراشیون -کارشناس تربیتی- معتقد است: در امور عبادی یا اموری که نیاز به ارادهی جدی دارد نباید بچهها را به سمت مزدگیری سوق دهیم چون نفس کار اهمیتش کم میشود و پاداشِ درنظر گرفته شده هدف میشود. در مسائل عبادی اولین و مهمترین چیز ایجاد انگیزه و ترغیب نسبت به عبادات در نوجوانان است.
از راههای ایجاد ترغیب و تشویق در امور عبادی میتوان به این موارد اشاره کرد:
• داشتن الگوی مناسبی (پدر، مادر، خواهر، برادر یا اقوام نزدیک) که به امور عبادی اهمیت میدهند.
• دادن آگاهی و شناخت به بچهها درمورد واجبات دینی قبل از سن تکلیف (مثلا بچهها باید بدانند چرا باید نماز بخوانند) میتوان در سنین پایین از داستان برای این منظور استفاده کرد.
• بستر سازی مناسب برای انجام تکالیف دینی و نه اعمال فشار در جزئیات. مثلا:
رفت و آمد با خانوادهها و دوستان مقید به امور عبادی (نقش دوست و همنشین در شکلگیری منش انسان غیرقابل انکار است.)
رفتن به مکانهایی که عبادات در آن به صورت جمعی انجام میشود مثل مساجد
ارتباط با شخصیتهای دینی
سختگیری نکردن در مسائلی که جزء واجبات نیستند.
• خوشایند سازی: ابراز احساسات و رضایت والدین و مربیان وقتی که بچهها وظایف دینی خود را بهخوبی انجام میدهند و تشویق غیرمترقبهی آنها.
تجربه نشان داده است که تشویق مناسب میتواند استعدادهای درونی کودکان و نوجوانان را پرورش داده و آنان را در رسیدن به اهداف مهم و حیاتی یاری رساند. تشویق واقعی عبارت است از درک و کشف استعدادهای فرزندان و ایجاد فرصت و محیط مساعد برای تجلی و شکوفایی آن …
حجتالاسلام پناهیان – کارشناس مذهبی و تربیتی – نیز معتقد است که تشویق و تنبیهِ فوری اشکال جدی در نظام تربیت دینی ایجاد میکند و انجام کارهای معنوی را با سختی و دشواری مواجه میکند. در نظام عدل الهی چون خدا نمیخواهد آدمها معاملهگر بار بیایند و زندگی حیوانی داشته باشند پاداش و جزای فوری به آنها نمیدهد بلکه دریافت نتیجهی کامل اعمال را برای قیامت میگذارد. البته خدا بندگان صالحش را تشویق میکند، نوازش میکند و از الطاف خاص خود بهرهمند میسازد، ولی اساس تربیت اسلام با تشویق و تنبیه فوری سازگار نیست. کاری که بدون چشمداشت انجام شود قیمت پیدا میکند و برای فرد رشدآور است.
تو نیکی میکن و در دجله انداز (بقیه را هم به خدا واگذار کن)
این فقط اختصاص به خدا ندارد، در سیرۀ اولیاء خدا نیز همین روش بوده است. وقتی کسی گناهی انجام میدهد ما اجازه نداریم در جمع نصیحتش کنیم. (تنبیه فوری) چون این نصیحت به سرزنش تبدیل میشود و موجب تحقیر شخصیت او میشود. اگر کسی بهترین عبادتها را هم انجام دهد تشویق فوری دریافت نمیکند چون خداوند میخواهد انسانها رشد کنند و نه اینکه با خوی حیوانی انس بگیرند. برای همین در احادیث داریم که از کسی درحضور خودش تعریف نکنید. در برخورد با کودکان و نوجوانان نیز باید از همین روش استفاده کنیم. آنها را باید گاه گاهی، تشویق کنیم و هرچه بزرگترمیشوند باید تشویق کمتر شود. البته محبت باید همیشه باشد.
چند نکته در مورد پاداش نابهجا:
• پاداشهای نابهجا اثری کوتاه مدت دارد. این پاداشها نمیتواند تغییراتی ماندگار ایجاد کند. اگر متربی به چنین پاداشهایی عادت کند مجبوریم برای تداوم رفتار مورد نظر مرتب بر حجم پاداشها بیفزاییم.
• وقتی انگیزه اصلی افراد پاداش باشد، افراد برای بهدست آوردن پاداش رقابت میکنند و در چنین شرایطی جریانی پنهانی از ستیز و دشمنی شکل میگیرد و این مسئله اثرات منفی در ایجاد تعاون و همکاری بین افراد دارد. در نتیجه پاداش، به ایجاد و حفظ روابط مثبت که در یادگیری یا عملکرد بهینه موثرند کمکی نمیکند.
• مخرب ترین روش ممکن پاداش دادن، وضعیتی است که دریافت کنندگان پاداش تعدادشان محدود شود. انجام این کار یعنی تلاش برای شکست دادن یکدیگر به جای همکاری کردن.
• تلاش بیش از حد برای رسیدن به پاداش، خطرپذیری و خلاقیت را تضعیف میکند. در چنین شرایطی رفتارها کلیشه ای و تکراری می شوند. وقتی برای پاداش کار میکنیم دقیقا کاری را انجام میدهیم که برای کسب پاداش لازم است نه بیشتر.
• برخی اوقات پاداش دشمن کنکاش و جستجو است. وقتی با هدف دریافت پاداش کاری را انجام میدهیم، آسانترین و سریع ترین راه را برای انجام آن انتخاب میکنیم.
• تعیین پاداش برای انجام فعالیت به منزله اعلام این مطلب است که کار مورد نظر ارزش آن را ندارد که برای خودش انجام شود. مادری که به فرزند خود میگوید اگر تلکیف ریاضیات را انجام دهی میتوانی یک ساعت تلویزیون تماشا کنی در واقع به او یاد میدهد که ریاضی تکلیفی است نه چندان لذت بخش.
با وجود چالشهای حوزهی تشویق چگونه باید انگیزهها را درونی کنیم؟
برای اینکه انگیزه را در متربی درونی کنیم؛ در درجهی اول بايد به او کمک کنیم كه در مسیر خود به سوی اهداف مهم، عزت نفسش پرورش یافته، با انجام رفتارصحیح و عکسالعملهای درست، از تاييد درونى برخوردار باشد و نيازى به تشویق وتوجه ديگران نداشته باشد. دستورات تربیتی که برگرفته از مکتب قرآن و روایات میباشند نیز همین رویه را در پرورش انسان کامل مورد تاکید قرار دادهاند. انسانها بايد آن چنان استغناى طبع داشته باشند كه در انجام وظايف، خالصانه عمل کنند و خود را نيازمند به مـدح و سـتـايـش و بـه اصـطلاح تشويق و پاداش ديگران ندانند. البته این مهم، نیازمند مهارت و شکیبایی مربی و اختصاص فرصت کافی، در کنار همت و تلاش متربی بوده و چیزی نیست که بهسادگی محقق شود.
پس از تلاش در جهت تربیت انسانهایی متعالی، در درجهی بعد وظيفهی اولیا و مربیان، بهخصوص مسئولین جامعه است كه از راه تشويق و پاداش، در كودكان، جوانان و سایرخـدمـتگزاران اجتماع رغبت ایجاد کنند تا با نشاط و ثباتقدم به كار خود ادامه دهند. خوشبختانه دستورات اسلام در اين مورد، چون ديگر زمينه ها غنى است. تعالیم دینی به ما میآموزد تشویق، در نیکان و نیکوکاران، زمینهی بیشتری برای «عمل صالح» پدید میآورد و نسبت به بدکاران، اثر غیر مستقیمِ بازدارندگی دارد. اگر در جامعه ای میان نیک و بد فرق گذاشته نشود و به همهی افراد به یک چشم نگاه شود، سقوط اخلاقی و ارزشی جامعه دور از انتظار نخواهد بود.
حضرت علی علیهالسلام در عهدنامهای که به مالکاشتر مینویسند، او را به این ارزشگذاری فرمان میدهند:
« وَلاَ يَکُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَالْمُسِيءُ عِنْدَکَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِکَ تَزْهِيداً لاِهْلِ الاْحْسَانِ فِي الاْحْسَانِ، وَتَدْرِيباً لاِهْلِ الاْسَاءَةِ عَلَى الاْسَاءَةِ»
بايد نيكوكار و بدكار، در نظر تو يكسان نباشند، چنين روشى نيكوكاران را از نيكى بـازمـى دارد و بـدكـاران را بـه بـدى تـشـويق مىكند .
چگونه باید در فعالیتهای گروهی انگیزهها را درونی کنیم؟
اولین نکته توانمندی مربی است. اگر مربی بتواند کلاس پویایی داشته باشد که مشارکت دانش اموزان درآن بالا باشد انگیزهی درونی خودبهخود تقویت میشود و انجام کارگروهی باعث لذت بردن بچهها میشود. اگر وظایف تعیین شده در گروههای کار دانش آموزان جالب و جذاب باشد کار گروهی خود نوعی پاداش درونی برای شاگردان محسوب میشود. بنابراین مربی به جای استفاده از پاداش بیرونی بهتر است روش کار خود را بهبود بخشد.
راه دیگر برای ایجاد انگیزهی درونی در بچهها این است که مربی به جای این که آموزش دهنده باشد بستر یادگیری را برای بچهها فراهم کند و نقش راهنما را ایفا کند تا بچه ها در مسیر یادگیری برای رسیدن به هدفهای آموزشی حرکت کنند. وقتی بچه ها تلاش کنند خودشان چیزی را یاد بگیرند این آموزش لذتبخشتر و ارزشمندتر خواهد بود.
اگـرچـه انـتـظـار تاييد، در اعماق روان انسان ريشه دوانيده، با وجود اين مىتوان با تقويت اراده و پرورش شخصيت، خود را از تاييد و تشويق ديگران بىنيازساخت. انسانهای کامل که هدف والای خود را یافتهاند، نه از تشويق و تاييد ديگران خرسند مىشوند ونه از مذمت و بىتوجهى آنان غمناک. به امید آنکه با بهرهگیری از تشویقهای مناسب و بهجا زمینه های بهتری برای رشد فضایل اخلاقی در جامعه و خانواده پدید آوریم.
منابعی که در این نوشتار از آنها استفاده شده است:
پایگاه اطلاعرسانی حوزه https://hawzah.net
سایت نوردیده http://nooredideh.com
Fa.shafagna.com
Moudeomao.com
بیانات حجتالاسلام پناهیان
بیانات حجتالاسلام تراشیون
ویکی فقه