تربیت اسلامی
انسان، شگفت انگیزترین آفریدهی خدای بزرگ و والاترین نشانه قدرت بی منتهای اوست. انسان، مستعد اتصاف به صفات و کمالات الهی است. خداوند او را خلق کرد تا به مقام قرب الهی و جانشینی خدا در زمین برسد و این سیر جز با تربیت صحیح محقق نخواهد شد.
پیام آوران الهی آمده اند تا زمینه های این تحول بزرگ را در وجود انسان فراهم آورند و آنان را از این برهوت ظلمانی به نور هدایت رهنمون گردند. تردیدی نیست که اگر انسان بر اساس معیارهای الهی تربیت نشود در همان مرتبه حیوانیت باقی خواهد ماند.
قرآن کریم و سنت بهترین راه تربیت را که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و نیازهای اوست، ارائه می کند.
فلسفه خلقت بشر را نیز در همین نکته می توان یافت که خداوند انسان را برای این آفرید که او به وسیله تربیت صحیح، کمال یابد و به سر منزل مقصود برسد. با علم به این هدف غایی، تربیت اسلامی اهمیت و جایگاه خاصی پیدا می کند.
تربیت اسلامی به ایجاد وضعیت مناسبی اطلاق می شود که زمینه را برای بروز و ظهور استعدادهای فطری آدمی فراهم می کند و او را بالنده تر و کمال یافته تر می سازد.
با این رویکرد، هرقدر انسان رشد واقعی پیدا کند و به خداوند نزدیک شود، حریم پیدا می کند. برای ورود به این حریم باید آدابی را مراعات کرد و قواعدی را به جان خرید. تربیت اسلامی نیز به دلیل ارتباطش با فطرت الهی انسان، ارزش و اهمیت والایی پیدا می کند و به علم مقدسی تبدیل می شود.
در تربیت اسلامی، هدف اساسی و غایی تربیت، الهی شدن آدمی است. برای رسیدن به این هدف ، استعدادهای عالی انسان که در خلقت او قرار داده شده است باید رشد کند و فعلیت یابد.
علامه شهید مرتضی مطهری با الهام از مکتب تربیتی اسلام در خصوص تربیت انسان معتقد است:
«تربیت، پرورش استعدادهای درونی و به فعلیت درآوردن آنها است.» با مطالعه آثار ایشان اصول و قواعدی را می توان استنباط کرد که رعایت آنها رسیدن به اهداف تربیت اسلامی را ممکن می سازد.
این اصول عبارت است از:
هماهنگی با فطرت، اعتدال، جامعیت، تأمین نیازهای واقعی، تأکید بر تربیت کودکی، توازن امور ثابت و متغیر، هدایت خواهی، حکمت جویی، بهره گیری از اراده، تلازم علم و عقل، انسانیت دوستی، جذب و دفع، پیوند تربیت با معنویت.
امام راحل «ره» می فرماید:
«اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیاء آمده اند برای این که این عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود که این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه گاه نور مقدس حق تعالی است.»
حضرت امام در موقعیتهای مختلف بر این امر تاکید ورزیده اند که هدف از تربیت اسلامی آن است که شخص به مقام عبودیت الهی برسد و با سیر الی الله، خود را هر چه بیشتر به منبع فیض ازلی نزدیک کند. حضرت امام اعتقاد داشته اند که هر تربیتی که عاری از اسم خدا باشد، حتی اگر از لحاظ اصول تربیت کلاسیک در حد بسیار بالائی باشد، از لحاظ اسلام قابل قبول نیست.
در این میان یکی از مهمترین اصول درتربیت اسلامی اصل تاکید به تربیت دردوره کودکی است.
فطرت الهی انسان در تربیت اسلامی ارزشمندترین چیز در عالم هستی است.
فطرت به درختی شباهت دارد که باید از همان ابتدای رویش از آن مراقبت شود و در هر مرحله ای آبیاری لازم به عمل آید تا بتدریج به درختی تنومند و با طراوت تبدیل شود. رفتارهای انسانی و الهی رامی توان میوه های این درخت محسوب کرد. با توجه به این فرایند بسیار مهم، دانشمندان تعلیم و تربیت به تثبیت و تحکیم صفات نیک اخلاقی از دوران کودکی تأکید فراوان داشته اند.
دانشمندان امروز هم به تربیت دوران کودکی اهمیت بیشتری می دهند.
البته انسان یک موجود قابل تغییر و بازگشت است و ممکن است در سن صدسالگی هم خود را تغییر دهد ولی شک نیست که حالات روحی کم کم ملکه می شود و برگرداندن آنها دشوار می گردد.
از دیدگاه شهید مطهری می توان به آسانی این نکات را استنباط کرد:
- تربیت دوران کودکی پایه و اساس است.
- در دوره های نوجوانی و جوانی نسبت به دوره کودکی امکان تربیت کاهش پیدا می کند.
- اگر یک صفت در وجود انسان ملکه شد زدودن آن بسیار مشکل خواهد بود.
رهبرمعظم انقلاب نیز در زمینه نقش خانواده در تربیت فرزندان میفرمایند:
« نکتهی دیگری که همینجا اضافه میکنم، مسألهی فرزندان ماست. به فرزندانتان برسید؛ «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجارة».
حق نداریم فرزندان را رها کنیم. سعیتان این باشد که ایمانشان را حفظ کنید. کاری نکنید که ایمان جوانتان، دختر و پسرتان – اگر دانشجوست، اگر کاسب است، اگر مشغول کار دیگر است – به مبانیِ شما متزلزل شود. گاهی انسان با دست و زبانِ بیمهار و بیرون از کنترل و با عمل غلطِ خودش کاری میکند که جوانِ خود را از دین و مبانی دینی و اعتقادات و اصول دور میکند؛ او را بیاعتقاد میکند. ما چنین کسانی را داشتیم؛ از هر دو طرف هم ممکن است. گاهی با سختگیریهای بیجا – که بنده به سختگیریهای بیجا اصلاً توصیه نمیکنم – و گاهی هم با برخورد تند و تلخ و ترش، بعضیها بچهها را زده میکنند؛ بعضی هم از آن طرف با بیمبالاتیها و لاابالیگریها و امکانات بیحساب در اختیار بچهها گذاشتن و از هر غلطِ آنها با اغماض چشمپوشی کردن، بچهها را با دست خود طرد میکنند؛ در نتیجه بچه فاسد و خراب میشود. باید با منطق و برخورد صحیح و مهربانانه با فرزندان برخورد کرد. «قوا انفسکم و اهلیکم»؛ جوان و همسرتان را باید حفظ کنید؛ این جزو وظایف شماست. »
اهمیت شئون انسان و جایگاه تربیت برای پرورش انسان کامل در اسلام به حدی است که توفیق راهنمایی یک فرد، بهتر از هر چیزی است که در دنیا وجود دارد. خداوند از احیای یک انسان به عنوان احیای همة انسانها و از میراندن یک انسان به عنوان میراندن کل انسانها یاد کرده است که این زندهکردن و میراندن صرفاً بعد فیزیکی انسان را پوشش نداده است، بلکه بعد انسانی و معنوی را نیز شامل میشود. اینجاست که اهمیت تعلیم و تربیت در مکتب والای اسلام جایگاه خویش را نشان میدهد.
«بدین سبب بر بنىاسرائیل حکم نمودیم که هر کس نفسى را بدون حق و یا بىآنکه فساد و فتنهاى در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همة مردم را کشته، و هر کس نفسى را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همة مردم را حیات بخشیده … » (مائده: ۳۲).
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.