قطار ابدی
شناسنامه جلسه

بسمه تعالی

.
جلسه چهارم کارگاه نشانه ها ۲

.
قطار ابدی


« مقدمه »

حرکت مفهومی است که برای همگان آشنا و ملموس است. ساده ترین تعریف علمی حرکت عبارت است از “تغییر تدریجی”. به بیانی دیگر وقتی جسمی از مبدا به مقصد تغییر موقعیت می دهد که طبیعتا این تغییر در بستر زمان اتفاق می افتد و این همان معنای تدریجی بودن است، حرکت رخ داده است. حرکت در علوم مختلف چون فلسفه، عرفان، منطق و فیزیک تعاریف متفاوت و در نتیجه تقسیم بندی های مختلفی دارد. آنچه موضوع صحبت است، تشریح انواع حرکت از نظر ظاهری و باطنی است.

وقتی مسیر حرکت مورد نظر باشد، حرکت را می توان در سه بخش تفکیک نمود. وقتی جسمی از نقطه A شروع به حرکت می کند و قرار است به نقطه B برسد، با فرض اینکه این دو نقطه منطبق بر یکدیگر نباشند، چند حالت می توان تصور کرد:

حالت اول (حرکت خطی): اگر از نقطه شروع به سمت نقطه پایان خط راستی ترسیم کنیم و جسم روی این خط راست حرکت و از کوتاه ترین مسیر ممکن و در نتیجه در کوتاه ترین زمان ممکن به مقصد برسد، حرکت خطی رخ داده است.

.

قطار ابدی

.

 

حالت دوم (حرکت غیر خطی منظم): اگر از نقطه شروع در جهت رسیدن به نقطه پایان حرکت کنیم ولی این حرکت در عین حال که منظم و است اما روی خط مستقیم نباشد، حرکت غیر خطی منظم پدید می آید. حرکت سینوسی یا حرکت زیگزاگی از این دست حرکت ها می باشند. انحراف از مسیر مستقیم در این نوع حرکت مشخص و قابل پیش بینی است. در این نوع حرکت، دست یابی به مقصد از مسیر طولانی تر و در زمان بیشتری نسبت به حرکت خطی محقق می شود.

.

قطار ابدی

.

حالت سوم (حرکت غیر خطی نامنظم): اگر از نقطه شروع در جهت رسیدن به نقطه پایان حرکت کنیم و جهت کلی حرکت در طول مسیر حفظ شود، لیکن حرکت نامنظم و بدون برنامه باشد، حرکت غیر خطی نامنظم اتفاق افتاده است. انحراف از مسیر مستقیم در این نوع حرکت قابل پیش بینی نیست و این موضوع دست یابی به مقصد را ممکن است به شدت به تاخیر بیاندازد.

.

قطار ابدی

.

 

می توان فارغ از مسیر حرکت، زمان دست یابی به مقصد یا سرعت انجام حرکت را مورد نظر قرار داد. از این منظر حرکت به دو بخش تقسیم می شود. حرکت یکنواخت و حرکت شتاب دار. در حرکت یکنواخت آهنگ تغییر مکان جسم یا همان سرعت جسم ثابت است. به طور مثال ماشینی را تصور کنید که با سرعت ثابت ۸۰ کیلومتر بر ساعت در حال حرکت به سمت مقصد است. از طرفی در حرکت شتاب دار، سرعت متحرک ثابت نیست و تغییرات سرعت می تواند مثبت یا منفی باشد. در مثال قبل ماشینی را تصور بفرمائید که از سرعت صفر در مبداء در عرض دقایقی کوتاه سرعتش را به ۶۰ کیلومتر بر ساعت می رساند. مادامی که سرعت ماشین رو به افزایش است، شتاب ماشین مثبت و مادامی که سرعت ماشین در حال کم شدن است (در حین ترمز) شتاب حرکت ماشین منفی است. لازم به ذکر است شتاب یعنی تغییرات سرعت و در حرکت یکنواخت شتاب متحرک صفر است.

باطن حرکت از منظر کلی به حرکت ارادی و حرکت غیر ارادی تقسیم می شود. در حرکت ارادی یک نیروی درونی عامل اصلی حرکت است. حرکتی که از روی علم و شعور و اراده و اختیار صورت پذیرد، حرکت ارادی است. فرض کنید فردی تصمیم می گیرد از منزل به محل کار خود برود. در این حرکت نقطه شروع و پایان مشخص و فرد با علم و آگاهی مسیر خود را تعیین و با اختیار خود مسیر را می پیماید. در حرکت غیر ارادی، عامل حرکت یک نیروی بیرونی است و منشاء حرکت خود متحرک نیست. فردی را در نظر بگیرید که سوار بر کشتی است. حرکت فرد تابع حرکت کشتی است و کیفیت حرکت کشتی، شرایط حرکت فرد را تعیین می کند. در حرکت غیرارادی تضمینی برای رسیدن به مقصد از منظر شخص وجود ندارد. مثلا اگر کشتی خراب شود، فرد اجبارا متوقف می شود. همچنین در حرکتی که وابسته به یک نیروی بیرونی است ممکن است شناختی نسبت به مقصد و مسیر وجود نداشته باشد. مثلا ممکن است فردی سوار بر ماشینی باشد و از مسیر حرکت یا حتی مقصد آگاهی نداشته باشد.

.

قطار ابدی

.

 

« طبیعت »

در طول تاریخ امکانات و تجهیزات انسان همواره رو به توسعه و پیشرفت بوده است. از دیرباز بشر، به دنبال کوتاه کردن مدت زمان سفر هایش بوده است. افزایش آسایش و کاهش مدت زمان سفر به هیچ عنوان کار ساده ای نبوده و تاریخی بس جالب و گاهی تلخ در پشت این پیشرفت خوابیده است.

در سال های دور مردم برای سفر های طولانی از اسب استفاده می کردند. این سفر ها ماه ها به طول می انجامید و خطرات زیادی را به همراه داشت. زمستان های سردی که جان کودکان و افراد سالخورده را می گرفت و تابستان های گرمی که بسیاری از مسافران را تلف می کرد.

این سفر ها در بیشتر مواقع گروهی انجام می شد و چندین خانواده در کنار هم سفر را آغاز می کردند و در پایان سفر هر خانواده ممکن بود چند تن از اعضای خانواده را از دست داده باشد. خطر در کمین بود و مرگ انتظار می کشید تا مسافران را اسیر خود کند. شب ها در بیابان ها و دشت ها خطرات بیشتری مسافران را تهدید می کرد. حمله حیوانات وحشی که بیشتر در شب صورت می گرفت و همچنین یورش راهزنان، آرامش شب مسافران را به هم می زد.

.

قطار ابدی

.

 

قطار یکی از مهمترین اختراعات بشر در جهت تسهیل سفر بوده که در پیشرفت امروز ما نقش مهمی را ایفا کرده است . اولین خط آهن در میانه ی قرن ۱۵ ساخته شد. در آن زمان ریل قطار از جنس چوب بود و واگن‌ها توسط اسبان پر قدرت کشیده می‌شد. تا اوایل قرن هجده میلادی این قطارها برای حمل زغال سنگ و سنگ معدن به کار می‏رفت.

در قرن هجدهم که مخترعان مشغول آزمایش لکوموتیوهای بخار شدند، ریل‏های چُدَنی جای‏گزین ریل‏های چوبی شد. استفاده از ریل‏های چدنی، دامنه به کارگیری راه‏آهن را وسیع‌تر کرد. با کشف نیروی بخار، نخستین راه‌آهن برای حمل مسافر و کالا که با نیروی بخار کار می‏کرد در ۲۷ سپتامبر سال ۱۸۲۵م. در انگلستان به کار افتاد. راه‌آهن به سرعت در اروپا رواج یافت و کشورهای گوناگون از آن بهره بردند.

.

قطار ابدی

.

 

در قرن نوزده سیستم حمل و نقل ریلی توسعه فزاینده ای پیدا کرد. احداث ریل قطار کار آسانی نبود و در این میان بسیاری جان خود را در ساخت خط راه آهن در مناطق متعدد از دست دادند. اتفاقات تلخ و ناراحت کننده ای را می توان در دفتر خاطرات کارگران راه آهن آن دوره پیدا کرد. مرگ از سرما ، گرسنگی ، بیماری ، افسردگی ، حمله ی سرخپوستان که قصد دفاع از حریم زندگی خود را داشتند، همگی از اتفاق های تلخی بودند که در دل تاریخ ساخت خط آهن در قرن نوزده قرار دارند و هیچ گاه نمی شود آن ها را به فراموشی سپرد.

.

قطار ابدی قطار ابدی

.

 

یکی از مشکلات ساخت راه آهن کوه های بزرگی بود که در مسیر خط آهن وجود داشت. کوه هایی که از بین بردن آن ها و یا دور زدنشان کاری سخت و زمان بر به حساب می آمد . بسیاری از کوه ها دور زده می شد ولی آنجایی که راهی برای دور زدن کوه ها وجود نداشت و مجبور شدند دل کوه ها را سوراخ کنند و از میانشان بگذرند، برای سوراخ کردن کوه ها از مواد منفجره ی جامد و مایع استفاده می شده است و در همین راه بسیاری از کارگران کشته شدند.

.قطار ابدی قطار ابدی

.

تاثیر گذاری خط آهن بر زندگی بشر:

توسعه خط آهن اوضاع معیشتی و فرهنگی مردم را به شدت متحول کرد. سفری که چندین ماه به طول می انجامید در عرض چند روز طی می شد و دیگر کسی از بین نمی رفت. مهاجرت ها افزایش یافت. کشاورزی در زمین های حاصل خیز و دور دست میسر شد. اقتصاد دگرگون شد و تاجران زیادی سود های کلان به دست آوردند.

امروزه بخش مهمی از حمل و نقل مسافر و کالا از طریق راه آهن انجام می شود. مهمترین مزیت حمل و نقل ریلی در مقایسه با حمل و نقل جاده ایمنی بالاست. این بدان معناست که در حمل و نقل ریلی اطمینان بیشتری در رسیدن به مقصد وجود دارد.

.

قطار ابدی

.

 

آنچه باعث استقبال کشورهای پیشرفته و دولت های توانمند از سیستم ریلی شده، مزیت هایی است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود.

۱- اطمینان خاطر از رسیدن مسافر یا محموله با سلامت کامل به مقصد

۲- هزینه مسافرت‌هاي ريلي نسبت به مسافرت‌هاي جاده‌اي بسیار پائین تر است. هزينه‌هاي مستقيم و غيرمستقيم تصادفات براي هر واحد حمل جاده‌اي حدود ۲۱ برابر حمل و نقل ريلي برآورد شده است.

۳- با مقايسه توليد گازهاي آلاينده در دو بخش حمل و نقل ريلي و جاده اي به اين واقعيت مي رسيم كه هزينه هاي آلوده‌كنندگي جاده‌اي به طور متوسط ۷٫۴ برابر حمل و نقل ريلي است.

۴- طبق آمار نسبت مصرف سوخت در بین وسایط نقلیه جاده ای و ریلی در بخش حمل بار با توجه به نوع وسیله نقلیه (كامیون و تریلی) از یك به شش تا یك به نه متفاوت است.

ریل مهمترین عامل حرکت قطار:

ریل اصلی‌ترین جزء حرکت قطار و پایه و اساس تشکیل راه‌آهن است. این ریل است که در تماس مستقیم با چرخ ناوگان ریلی قرار دارد و جانمایی ریل، سمت و سوی حرکت قطار را مشخص می کند. کیفیت ساخت ریل در ایمنی قطار و آرامش مسافران در حین سفر تاثیر مستقیم دارد. به دلیل همین حساسیت، ریل قطار طی فرآیندی بسیار دقیق از آلیاژهای مشخص، با تمام کنترل‌های لازم و طی چهار مرحله ساخته می شود.

ریل‌های مصرفی در راه‌آهن ایران اغلب با طول‌های ۱۸ و در سال‌های اخیر در طول‌های ۲۵ و ۳۶ متری نیز به کار رفته‌اند. طول ریل برحسب سفارش می‌تواند متفاوت باشد. مشکلاتی که سر راه ساخت ریل هایی با طول بیشتر وجود دارد، عمدتا در حوزه بارگیری، حمل و باراندازی و نصب ریل می باشد.

خط آهن شامل دو رشته ریل موازی با فاصله استاندارد و مشخص است که با تراورس‌هایی (ریل بندهایی) که ممکن است از جنس چوب، فلز و بتنی باشد با ادوات اتصال خاص، محکم و تشکیل مجموعه‌ای نردبانی شکل را می‌دهد. سختی کار ریل‌گذاری به واسطه وزن بالای این مجموعه و شرایط محل کار است. به دلیل دشواری‌های تولید ریل است که تاکنون در ایران ساخت ریل در مقیاس وسیع عملیاتی نشده، ولی هم‌اکنون تولید آن در برنامه قرار گرفته است.

.

قطار ابدی

.

 

« آیت »

همانطور که می دانیم حرکت تمام قطارها روی ریل انجام می شود و ریل نقطه شروع و پایان حرکت قطار را مشخص می کند. حرکت قطار بدون وجود ریل امکان ندارد. ممکن است در نگاه اول ریل عامل محدود کننده قطار به نظر برسد که جهات حرکت یا آزادی عمل قطار را محدود می کند، اما نکته حائز اهمیت این است که برای قطاری که از نقطه شروع حرکت را آغاز می کند و تنها هدفش رسیدن به نقطه پایان است، ریل نه تنها محدودیت نمی آورد بلکه عامل مهمی در دست یابی به هدف می شود. اگر این مساله مورد توجه باشد که هدف از وجود قطار، حرکت از نقطه شروع و رسیدن به نقطه پایان است، دیگر ریل قطار عامل محدود کننده نیست. هیچ کس ریل قطار را عاملی مزاحم و دست و پاگیر برای قطار نمی داند. کسی مخالف ریل قطار نیست. کسی در فکر حذف ریل و ایجاد آزادی عمل برای قطار نیست. آزادی زمانی مطلوب است که در جهت رسیدن به هدف باشد. آزادی که مخل دست یابی به هدف باشد با هیچ منطقی سازگار نیست.

یک قطار به طور آزادانه و بدون هیچ محدودیتی از مبدأ به سمت مقصدی مشخص – روی ریل خود – حرکت می‌کند. آزادی قطار در این است که بتواند به راحتی به مقصد برسد، فلذا محدودیتی به نام ریل صد در صد معقول و مطلوب است و گمان خروج از ریل و حرکت در سایر جهات و ایجاد آزادی عمل در حرکت قطار، یک دلسوزی مضحکانه برای حرکت قطار است.

حرکت قطار بر روی ریل، آیت آزادی انسان است در محدوده‌ی شریعت. خداوند حکیم که هیچ کاری را عبث انجام نمی دهد، یقینا در آفرینش انسان به عنوان اشرف مخلوقات، هدف مشخصی را قرار داده است. انسان نقطه آغازی دارد و مقصدش نیز مشخص است. دست یابی به این مقصد که همان هدف خلقت است، فقط از مسیر مشخصی که خداوند متعال تعیین کرده است، ممکن است. این مسیر مشخص همان ریل شریعت است که آدمی با حرکت در آن به هدف ناشناخته اش رهنمون می شود. با توجه به هدفی که برای انسان تعریف شده، در شریعت امور زندگی انسان به حلال، حرام، مستحب، مکروه و مباح تقسیم می‌شوند. امور حلال و حرام، حدود الهی را مشخص می‌کنند و هر کس می‌تواند در چارچوب این حدود، آزادی عمل داشته‌باشد. از طرفی تعدّی از این حدود باعث بروز مشکل می شود. دور شدن از هدف خلقت برای خود فرد متعدی و یا برای اطرافیان او، جدی ترین مشکلی است که در این شرایط به وجود می آید. فردی را تصور نمائید که اعتقادش بر این است که حق دارد آشکارا مشروبات الکلی استفاده نماید. تخطی در این زمینه، اولا روح معنوی خود فرد را در پیمودن مسیر رشد و شکوفایی استعدادهای درونی آسیب می زند و از طرفی انجام این حرام الهی در ملاء عام، قبح ارتکاب آن را از بین برده، زمینه را برای ابتلاء سایرین به این رذیله ایجاد می کند.

اگر کسی حلال و حرام را نپذیرد و تمام قیود دینی را نفی کند و به مباح بودن همه چیز باور داشته‌باشد، دچار اباحه‌گری (اعتقاد به مباح و مجاز بودن همه امور) شده ‌است. این پدیده در حوزه فردی موجب می‌گردد تا آدمی وظایفی را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح بداند و راه بی‌قیدی را در پیش گیرد. زیان‌های اباحه گری در حوزه اجتماعی نیز بسیار مهم و قابل توجه است. شخص با مباح شمردن خط قرمزها، دست به هر کاری که پسند دلش است، می‌زند و بدین ترتیب تضادهای جدی در جامعه دینی به وجود می آید.

طرفداران اباحه گری معتقدند که عقل ذاتی و شریعت الهی در جایگاه تعیین باید و نبایدهای زندگی نیستند و در حوزه مسائل فردی ارزش ذاتی امور یک مسئله کاملا شخصی و سلیقه ای است و در نتیجه تشخیص حسن و قبح انجام یا ترک امور به صلاحدید افراد تعیین می شود. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات (آنچه انسان نسبت به آن نهی می شود) راه می‌یابد و تنها تعیین کننده حدود منهیات عقل عملی و شرایط اجتماعی یا همان ضرورت های زندگی اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد. اباحه‌گران قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی (آزادی مطلق) برای انسان‌ هستند. فردی که آلوده به این تفکر می شود، شریعت را به عنوان ریلی که او را به مقصد می رساند نپذیرفته است. او معتقد است در هر جهتی که دلخواه اوست، می تواند حرکت کند و دلیلی برای محدود کردن خویش نمی یابد. منشاء این تفکر عدم اعتقاد به وجود هدفی مشخص و مطلق برای نوع انسان است. دامن زدن به تفکر اباحه‌گری کار را به اینجا می رساند که هرکس هر چه می‌خواهد بکند. آفت این سیستم فکری این است که حرکت در جهات متعدد آدمی را از دست یابی به یک هدف مشخص باز می دارد و فلسفه خلقت یعنی دست یابی به یک هدف از پیش تعیین شده زیر سئوال می رود.

اگر توجه ما به خود قطار باشد، طبیعتا ریل را عامل محدود کننده می بینیم، اما اگر قطار را موجودی ببینیم که قرار است به مقصدی مشخص برسد، ریل را نه تنها عامل مزاحمی برای قطار نمی دانیم، بلکه تنها راه موفقیت می یابیم. در مکتب فکری اومانیسم که اعتقاد بر این است که حقیقتی بالاتر از انسان وجود ندارد و اصالت به اراده و خواست او داده می شود و تمام زندگی در همین دنیا خلاصه می شود، ریل حرکتی برای انسان تعریف نمی شود. در این مکتب برای انسان مقصدی ترسیم نمی شود و برنامه ای برای روش زندگی فرامادی او وجود ندارد. هر کس به هر سویی تمایل دارد می تواند در آن جهت حرکت کند و این آزادی مورد نظر پیروان این مکتب است.
بدین ترتیب اگر به تمایلات و خواسته های بشری اصالت بدهیم و آن ها را مبنای تصمیمات اساسی زندگی بدانیم، شریعت را عامل محدود کننده و مزاحم می بینیم، اما اگر به مقصد خلقت انسان یعنی رسیدن به سعادت اخروی اصالت بدهیم، شریعت تنها عامل موفقیت خواهد بود.

تعیین جهت ریل حرکت، متناسب با سمت و سوی هدف انجام می پذیرد. در برخی کشورهای غربی، هدف اصلی در زندگی رسیدن به رفاه مادی و تمایلات انسانی است و ریلی متناسب با آن به عنوان الگوی درست زندگی تعریف تعریف شده و آحاد جامعه در همان مسیر حرکت می کنند. در این کشورها دستاوردهای مادی قابل توجهی در سایه عمل به قوانین و پایبندی به فرهنگ زندگی اجتماعی که خود نتیجه عمل به قوانین در ادوار زمانی است، به وجود می آید و شاید بتوان گفت دست یابی به هدف تا حدود زیادی محقق می گردد. حرکت در ریلی که بر اساس قوانین بشری طرح ریزی شده، سعادت دنیوی انسان ها را در دسترس ایشان قرار می دهد. از آن سو در حرکت بر روی ریل شریعت که صد در صد منطبق بر فطرت انسانی است و بر اساس قوانین الهی تنظیم شده، اگر چه به ظاهر تمام اهداف دنیایی محقق نشود، لیکن اهداف معنوی و سعادت اخروی به بهترین شکل محقق می گردد.

تقدم ریل بر قطار:

وجود قطار بدون ریل بی مفهوم است و حرکت درست قطار در دشتی پهناور بدون ریل دور از ذهن به نظر می رسد. سالک وجود ریل شریعت را مقدم بر وجود خویش می داند. او معتقد است اگر شریعتی نبود او نیز نباید می بود و در نعمت های الهی نعمت هدایت را اولی بر نعمت وجود می داند و این همان اشارت قرآن کریم است در ابتدای سوره مبارکه الرحمن که می فرماید: «الرحمن * علم القرآن * خلق الانسان». انسانی که ریل حرکتی برایش ترسیم نشده باشد تا بتواند به مقصد برسد، اگر خلق نمی شد بهتر بود.

در راه آهن کشورها ابتدا مبدا و مقصد مشخص می شود، سپس بر اساس آن مسیر راه تعیین می گردد و پس از آن ریل قطار ساخته می شود و در مرحله آخر قطار در ریل قرار می گیرد تا از مبدا به مقصد برسد. از آنجا که حرکت قطار هدف اصلی است و حرکت قطار بدون ریل ممکن نیست، فلذا وجود ریل قطار مقدم بر قطار است. در نظام عالم نیز همین گونه است. خداوند متعال بر اساس مبدا و مقصد انسان، مسیر راهش را مشخص نموده و خدایی که با علم لا یتناهی خود اشراف کامل به مبدا و مقصد و مسیر بین این دو دارد، ریل شریعت را بر انسان ها عرضه کرده و فرموده «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» ما انسان را بر مسیر مشخص هدایت کردیم، خواست شاکر باشد و بر این هدایت عمل کند و خواست ناسپاس باشد و نسبت به آن بی اعتنا.

« حکمت »

التزام عملی به ریل شریعت، لازمه رسیدن به مقصد:

اگر مسلمانی هدف خود را در زندگی رسیدن به موفقیت های مادی و برطرف شدن خواسته ها و تمایلات دنیایی قرار دهد، نمی تواند التزام عملی به چار چوب دین داشته باشد و در اصل ایمان او آسیب های جدی وارد می شود. چنین فردی ممکن است در مقام تئوری به تمام دستورات و تعالیم دینی معتقد باشد، لیکن زمانی که پا در میدان زندگی می گذارد، عمل به تعالیم دینی او را از رسیدن به اهداف مادی دور می کند و به همین دلیل ریل شریعت در عمل برایش آزار دهنده می شود و عمل به احکام اسلامی مانع رسیدن به خواسته هایش می گردد و دین عملا هیچ جذابیتی برایش ندارد. این موضوع در تصمیمات کلان زندگی به خوبی خود نمایی می کند. در جامعه امروز فراوان افرادی را می بینیم که جزو قشر مذهبی محسوب می شوند و در مقام نظری پذیرفته اند که فرصت کوتاه عمر برای رسیدن به مقام قرب الهی است و این هدف در محیطی که «دست یابی به تعالیم عمیق دینی» و «ارتباط با علماء و اساتید» و «محافل معنوی» و «ارتباط با دوستان خداجو» و «حفظ مظاهر اسلامی» ممکن باشد، سریع تر و بهتر محقق می گردد، لیکن تمام تلاش خود را از دوران نوجوانی به کار می بندند تا پس از اتمام تحصیل و یا جمع آوری سرمایه برای زندگی به خارج از کشور نقل مکان کنند و محیطی را برای زندگی انتخاب می کنند که نه تنها مشخصه های فوق را ندارد بلکه لطافت چشم و گوش و عقل و روح و جان آدمی را در طول زمان خدشه دار می کند. محیطی که نهایت خوبی درآن جا، عمل به قانونی است که دنیای انسان ها را آباد و آبادتر می کند و برای فرا دنیای ایشان هیچ برنامه ای ندارد. همچنین در بحث انتخاب همسر افراد زیادی در طیف مذهبی جامعه ما هستند که معتقدند بهترین همسر، کسی است که بستر رشد و تعالی روحی و در نتیجه قرب الی الله را برای همسرش ایجاد نماید، لیکن در پارامترهای انتخاب همسر مدرک تحصیلی، وضعیت اقتصادی، اموال و دارایی های خانوادگی و … را ملاک عمل قرار می دهند و این تصمیم کلان زندگی نه بر اساس مبانی دینی بلکه در خدمت دست یابی به شان اجتماعی بالاتر قرار می گیرد. در مورد نحوه برگزاری مراسم ازدواج نیز همین گونه است. کسانی هستند که در مقام نظر به «بسم الله الرحمن الرحیم» و برکت نام خدا در آغاز امور به ویژه امور اساسی زندگی اعتقاد دارند، لیکن مراسم ازدواجشان را مطابق عرف اشتباه حاکم بر جامعه برگزار می کنند و این سنت زیبای نبوی را به انواع گناه و اسراف و هتک حرمت به مقدسات آلوده می کنند. در امور جزئی زندگی نیز این تضاد وجود دارد. اگر فردی صد در صد در گفتار و رفتار و معاملات خود صداقت داشته باشد، ممکن است بخشی از منافع مادی اش را از دست بدهد. اگر فردی انتخاب دوستانش را بر اساس معیارهای الهی انجام دهد، نمی تواند با افرادی که آلوده به گناه علنی مثلا بد حجابی و یا ترک نماز هستند، ولی منافع و موفقیت های مادی زندگی او را رقم می زنند، رفت و آمد داشته باشد. مردی ممکن است برای برطرف کردن خواسته های غیر معقول همسر و فرزندانش، تقیدات دینی را زیر پا بگذارد. این فرد ممکن است برای خرید مایحتاج غیر ضروری فرزندانش در کار کم فروشی کند.

چنین افرادی در شرایط عادی و در مقام نظری به اصول عقاید اسلامی (ریل شریعت) پایبند هستند، لیکن در نقاط خاصی که اهداف مادی و معنوی در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند، از ریل شریعت خارج شده، تن به خواسته های نفسانی خویش می دهند. این افراد ریل شریعت را به طور مطلق نپذیرفته، و بسته به شرایط و سنجش نفع و ضرر مادی خود را ملتزم به آن می کنند. این افراد بعضا با حداقل سود مادی، حاضر هستند پا از ریل شریعت بیرون بگذارند. این افراد مصداق آیه شریفه سوره مبارکه حج هستند که خداوند متعال می فرماید:

.

.

 

بر خلاف این گروه، برای انسانی که چشمش به حقایق عالم باز شده و هدف از زندگی کوتاه دنیا را پیمودن مراتب و کمالات معنوی می داند، خارج شدن از ریل شریعت بسیار سخت و جانکاه است. او با تمام وجود درک کرده که خروج از ریل شریعت به معنای تاخیر در رسیدن به مقصد است و چنین انسان وارسته ای بی تاب مقصد است و تعلل در مسیر را برنمی تاید. در چنین شرایطی حکم شریعت الهی برای سالک راه حق، دقیقا حکم ریل است برای قطار و خروج از ریل شریعت هر چند جزئی باشد بسیار خطرناک و آسیب زننده است.

امیر المومنین در نهج البلاغه خطاب به مردم می فرمایند: «من بدانچه شما را اصلاح می کند و کژی شما را راست می نماید، آگاهی دارم، ولی اصلاح شما را با فاسدکردن نفس خویش روا نمی بینم.» نتیجه ای که به ذهن متبادر می شود این است که امیر المومنین می تواند با خدعه و تدبیر و چاره سازی و مدیریت (مانند معاویه)، مشکلات جامعه اسلامی را مرتفع کند، لیکن حاضر نیست تمام مشکلات جامعه حل شود، به قیمت اینکه سر سوزنی پای خویش را از محدوده شریعت بیرون بگذارد.

مسیر حرکت زائیده مقصد و هدفی است که برای انسان تعیین می شود. در برخی رسانه های غربی زن وسیله خوش گذرانی و عیاشی و به عنوان یک ابزار تبلیغاتی، وسیله کسب سود و منفعت افراد سودجو قرار می گیرد. متناسب با این هدف، مسیری برایش ترسیم می گردد که در آن حجاب و عفاف و حیاء عامل مزاحم دانسته می شود. در این مسیر هرچه زن عریان تر و بی حیاتر باشد، به هدفی که برایش تعیین شده نزدیک تر است. از طرفی مطابق تفکر ناب اسلامی، هدف متعالی زن علاوه بر کسب کمالات روحی و رشد در بعد فردی، ایجاد محیط امن و آرام در خانه و همسرداری و تربیت فرزند صالح و تولید نسل حقیقت جو تعریف می شود. با چنین اهدافی حجاب و عفاف و حیاء و بروز زیبایی های روحی زن در حریم خانه، جزو لوازم ضروری حرکت است. در این مسیر هرچه زن پوشیده تر و محفوظ تر باشد هدف زندگی اش بهتر محقق می گردد.

در مبحث آزادی شناسی، دو اصل مهم وجود دارد. یکی اختیار و دیگری محدودیت. مفهوم آزادی فقط برای انسان که دارای اختیار است تعریف می شود. به عبارتی دیگر، آزادی برای موجودی که مختار نیست بی معناست. در گام نخست به ذهن می رسد، ایده ال این است که انسانی که مختار آفریده شده، بتواند در جهت رسیدن به تمام خواسته هایش حرکت کند و تلقی مطلق از آزادی دقیقا همین است. انسان آزاد مطلق یعنی انسانی که هر آنچه در فکرش است و تمایل دارد، بتواند آن را محقق سازد و محدودیتی برایش وجود نداشته باشد. اما نکته حائز اهمیت این است که آزادی بی قید و شرط یا همان آزادی مطلق دو آفت به دنبال دارد. آفت اول در بعد فردی است. آزادی مطلق در بعد فردی انسان را از رسیدن به هدف و مقصود متعالی خود باز می دارد. فرض کنید فردی قصد دارد در طول یک سال فعالیت اقتصادی، مبلغ مشخصی را پس انداز کند. نمی توان گفت چون او آزاد است، می تواند به هر روشی که دوست دارد، کارش را انجام بدهد. چنین فردی اگر بگوید من آزاد هستم، پس هر ساعتی که بخواهم کار روزانه ام را شروع می کنم و هر ساعتی که بخواهم به آن پایان می دهم. این بی قید و بندی کیفیت کار و در نتیجه دستاوردهای مالی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. آزادی مطلق در این مثال دست یابی به هدف را به کلی غیر ممکن می کند و یا به تاخیر می اندازد. آفت دوم در بعد اجتماعی است. آزادی مطلق آزادی دیگران را از بین می برد. مثلا فردی بگوید من دوست دارم مطابق سلیقه و خواسته خودم رانندگی کنم و با رانندگی نامطمئن خود صدماتی به سایر افراد وارد نماید. قطاری که از ریل خارج می شود اولا به مقصد نمی رسد (بعد فردی)، ثانیا به محیط اطراف آسیب می رساند (بعد اجتماعی).

با این توضیحات روشن می شود، آزادی نمی تواند به معنای اختیار مطلق در رسیدن به خواسته ها باشد، چرا که با این تعریف حقوق فردی یعنی رسیدن به هدف و حقوق اجتماعی یعنی آزادی دیگران خدشه دار می شود. بدین ترتیب تعریف آزادی با مفهوم محدودیت کامل می شود و تعریف درست آزادی نیاز به قید و بند دارد. به عبارتی دیگر هنگامی که از آزادی صحبت می کنیم، از وجود محدودیت و ممنوعیت نباید ابایی داشته باشیم. اکنون آنچه باید تبیین شود این است که این محدودیت به چه نحوی بایستی تعیین گردد. اگر محدودیت دلیل عقلی نداشته باشد، مطلوب نیست. بدیهی است محدودیت فقط باید در شرایط اضطراری وضع گردد. فلذا محدودیت در جایی وضع می گردد که حقوق فردی یا اجتماعی افراد در خطر است. به بیانی دیگر می توان گفت آزادی به معنای دقیق آن یعنی حداکثر اختیار ممکن برای انسان تا جایی که حقوق فردی (امکان رسیدن به هدف) و حقوق اجتماعی (امکان رسیدن به هدف برای دیگران) لطمه ای نخورد. در شریعت الهی هدف متعالی انسان، رشد معنوی و شکوفایی استعداد های درونی اوست. فلذا شریعت در واقع مجموعه محدودیت ها و قوانینی است که التزام به آن ها آدمی را به هدف متعالی خود می رساند. با حرکت فرد در ریل شریعت نه تنها مانعی در حرکت سایرین برای رسیدن به مقصد ایجاد نمی شود، بلکه اسباب رشد و تعالی آن ها نیز فراهم می شود. نتیجه آن که پایبندی به احکام و قوانین اسلامی یعنی حفظ حریم حقوق فردی و اجتماعی افراد.

.

.

 

فرض کنید همزمان با یک قطار که قرار است از مشهد به تهران حرکت کند، اتومبیلی حرکت خود را آغاز نماید. اگر اتومبیل در حرکت خود و انتخاب مسیر سلیقه ای عمل کند، نمی تواند در ساعت مقرر به مقصد برسد. اتومبیل در مقایسه با قطار کارکرد کمتری در رسیدن درست و به موقع به مقصد دارد. کسی که خود را ملتزم به ریل شریعت نداند و برای تعیین مسیر خود در زندگی فرمان اختیاری قائل باشد، امکان موفقیتش را می کاهد. در مسیر یک طرفه زندگی، حرکت در ریل شریعت مطمئن تر از حرکت در جاده های پر پیچ و خم است، هرچند این جاده ها در نگاه کلی به موازات ریل شریعت باشند.

.

.

 

افراد جامعه ایمانی مانند قطارهایی هستند که همگی روی ریل های مشخص و موازی با سرعت حرکت می کنند و حرکت این قطارها برای یکدیگر مزاحمتی ایجاد نمی کند. علت این همگونی و نظم اجتماعی، داشتن هدف واحد است و این تعریف دقیق امت اسلامی است. حرکت افراد در جوامعی که افراد اهداف متفاوتی دارند و این اهداف در نقاطی در تعارض با یکدیگر هستند، مانند حرکت در خیابان شلوغ و از هم گسیخته ای است که ماشین های فراوانی در حال حرکت هستند و امکان برخورد آن ها زیاد است. در این شرایط آزادی فردی و حرکت به سوی اهداف شخصی می تواند عامل مزاحمی برای حرکت دیگران باشد.

.

قطار ابدی

.

 

یک شبهه مهم:

شبهه ای که مطرح می شود این است که دستورات فعلی اسلام بسیار دست و پا گیر است و نمی تواند منشاء الهی داشته باشد، چرا که آزادی انسان را در تمام ابعاد زندگی از او می گیرد. خدایی که انسان ها را آزاد آفریده است بر تمامی امور زندگی ایشان قید و بند نمی زند و دستورات فعلی اسلام ساخته ذهن مسلمانان در ادوار تاریخی است و لزومی برای تقید به آن ها نیست.

در پاسخ به این سئوال باید گفت این شبهات با هدف سست کردن اعتقاد مسلمانان نسبت به دستورات و احکام اسلامی منتشر می شود و از میل آزادی خواهی که در انسان از سوی خداوند به ودیعه گذاشته شده است، سوء استفاده می شود و او را در پشت پا زدن به احکام و دستورات دینی و عدم تقید به تعالیم دینی تحریک می کند. برای پاسخ به این سئوال باید ببینیم فلسفه وجود حدود الهی چیست؟

حدود الهی دقیقا همان ریلی است که جهت حرکت انسان را برای رسیدن به مقصد تنظیم می کند. در این جا بایستی به سه نکته مستقل توجه کرد.

۱- از آن جا که انسان موجودی محدود است و از مبدا و مقصد خود اطلاعات دقیقی ندارد و عوالم ما قبل و ما بعد دنیا را به خوبی نمی شناسد، ریلی برایش تنظیم شده تا با حرکت در آن به سمت مقصد رهنمون شود. اگر رسیدن به مقصد بدون حرکت در ریل شریعت ممکن بود، قطعا خداوندی که ارحم الراحمین است، انسان را به عنوان اشرف مخلوقاتش، محدود نمی کرد و اختیار حرکت را به طور مطلق به خود او می سپارد. خداوند انسان را تکوینا آزاد آفریده، لیکن مسیر درست حرکت او را تشریعا تعیین نموده است.

۲- انسان به واسطه داشتن اختیار ممکن الخطاست (ماشینی که فرمان دارد و امکان خروج از مسیر دارد) و از طرفی مسیر زندگی بی بازگشت است، یعنی اگر مسیری در ایام نوجوانی یا جوانی غلط پیموده شد، امکان اصلاح آن به معنای شروع مجدد وجود ندارد. فلذا انتخاب و پیمودن راه درست زندگی که بخشی از مسیر بی نهایت آدمی است، بسیار مهم و حیاتی است.

۳- ارتباط تک تک امور زندگی با حقیقت و میزان درست و غلطی آن ها، مطلق است و نه نسبی. از میان تمام روش های ممکن برای انجام یک کار مشخص، تنها یک روش، بهترین روش ممکن انجام آن کار است. این اصل کلی به راحتی توسط عقل قابل اثبات است. این موضوع با یک مثال روشن تر می شود. در دین اسلام در مورد جزئی ترین امور زندگی آداب و توصیه هایی ذکر شده است. در نگاه اول می توان گفت دین اسلام، دین سخت گیرانه ای است که دست اختیار پیروانش را حتی در جزئی ترین امور بسته است. مثلا به آن ها توصیه کرده که با یک روش خاص استحمام کنند. توجه به دو نکته ضروری به نظر می رسد. اول این که این آداب و روش ها، صرفا توصیه است و آدمی مختار است و می تواند به این توصیه ها عمل نکند. نکته دوم این است که فرض کنید تمام روش های ممکن برای استحمام به طور کاملا علمی بررسی شده و قرار است یکی به عنوان بهترین روش و الگوی استحمام درست معرفی شود. با مقایسه دقیق روش های مختلف، عقل سلیم در می یابد، یکی نسبت به سایرین مزیت هایی دارد. به عبارت دیگر از میان تمام روش های ممکن برای استحمام، که شناخت و مقایسه کامل آن ها در دسترس عقل ناقص بشری نیست، یک روش، بهترین روش ممکن است و خداوند که بر احوال بندگانش دلسوز تر از ایشان است، بهترین روش ممکن برای استحمام را به شکل توصیه ای معرفی می کند و اصطلاحا این روش استحمام مستحب می شود، تا عامل تشویق بندگان به این روش درست باشد.

فلذا تک تک حدود و دستورات الهی در کنار یکدیگر ریل شریعت را می سازند که نه تنها عامل محدود کننده انسان نیست، بلکه کوتاه ترین و بهترین و تنها روش ممکن برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت بشر است.

خداوندی که خالق انسان است می داند بهترین روش غذا خوردن او چیست، بهترین روش عبادت چیست، بهترین روش خوابیدن او چیست و …. فلذا گوش به فرمان خدا بودن یعنی تنظیم امور زندگی با بهترین روش های ممکن.

.

.

 

نکته حائز اهمیت این است که توصیه اسلام به انجام برخی امور و حذر از برخی دیگر، بر مبنای میزان تاثیر آن ها روی حرکت به سمت مقصد، صادر شده است. تمامی امور زندگی از نگاه اسلام به پنج بخش تقسیم می شود.

۱- واجب ها : اموری که انجام آن ها معادل حرکت قطار در ریل است. انسانی که واجباتش را انجام ندهد، حرکتی ندارد و مانند قطاری است که در ریل خود ساکن مانده است.

۲- مستحبات : اموری است که انجام آن ها سرعت حرکت قطار را در ریل شریعت می افزاید. مستحبات برای رسیدن به ابتداء مقصد واجب نیست، لیکن کسی که خود را از آن ها محروم می کند، به اهداف نزدیکتری (کمتری) قانع شده و یا دست یابی به مقصد متعالی را برای خویش به تاخیر می اندازد.

۳- امور مباح : اموری است که تغییری در حرکت و سرعت قطار ایجاد نمی کند و انسان در محدوده امور مباح به طور مطلق مختار است و آزادی عمل دارد. البته انسان می تواند امور مباح زندگی را با نیت الهی انجام دهد که در این صورت همین امور مباح تبدیل به امور مستحب شده و سرعت آدمی را در رسیدن به مقصد افزایش می دهد.

۴- مکروهات : اموری است که حرکت قطار را متوقف نمی کند، اما از سرعت آن می کاهد. قطاری که به سرعت قرار است به مقصد برسد، بهتر است موانع حرکت خود را حتی الامکان رفع نماید.

۵- حرام ها : اموری است که انجام آن ها مانع جدی حرکت قطار و منجر به توقف آن می شود. انسانی که تن به حرام می دهد، گویا پذیرفته که هدفی در زندگی ندارد و قرار نیست قطار وجودش به مقصدی برسد.

« عبرت »

آدمی بایستی خود را قطاری بداند که از یک مبداء شروع به حرکت کرده و قرار است به مقصد مشخصی برسد و اگر به مقصد نرسد خودش خسران می کند. چنین انسانی تمام تلاشش در آن به آن زندگی این است که از ریل شریعت که تنها روش دست یابی به مقصد است، تجاوز ننماید و در عین حال مراقب افت و خیز سرعت حرکتش نیز هست.

اگر اصالت را از تمایلات و خواسته های بشری بگیریم و آن ها را در خدمت اهداف متعالی انسان بدانیم، شریعت را عامل محدود کننده آزادی بشر نمی دانیم. با چنین نگاهی، شریعت تنها روش و عامل موفقیت خواهد بود.

اگر هدف قطار استفاده از مسیر و گشت و گذار و سپری کردن اوقات خوش باشد، ریل برایش دست و پا گیر است. اما اگر هدفش فقط رسیدن به مقصد باشد، ریل تنها عامل پیشرفت او محسوب می شود.