آیا آموزه‌های دینی با ایجاد فضای « رقابت » در تربیت و آموزش کودکان موافق است؟

رقابت به اندازه تاریخ هستی موجودات زنده قدمت دارد. در خانواده،محیط‌های تحصیلی، مسائل اجتماعی ، بین ورزشکاران، هنگام کسب و کار، مسائل سیاسی و….ما دائم با یکدیگر در حال رقابت هستیم.

میل به برتر بودن

رقابت و تلاش برای بهترین بودن یک میل فطری و یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های حرکت و پیشرفت در انسان است. انسان به صورت طبیعی همیشه مایل است بهترین، کاملترین، عالمترین، قوی‌ترین، زیباترین و… باشد و در همین جهت نیز تلاش می‌کند. لذا حس رقابت بین انسانها همواره وجود دارد.

رقابت بین انسانها به آنها انگیزه حرکت می‌دهد و آنها را جهت رسیدن به اهدافشان تشویق می‌کند. مثلا تاجری را تصور کنید که برای رسیدن به فروش بالاتر با دیگران رقابت کرده و در این راه سعی می‌کند هر روز کیفیت محصول خود را ارتقاء ببخشد و از دیگران بهتر باشد.

خوب! تا اینجا کار مشکلی وجود ندارد اما رقابت همان طور که باعث پیشرفت می‌شود، می‌تواند اثرات مخربی نیز به همراه داشته باشد. در واقع رقابت آنجا مشکل‌ساز می‌شود که افراد به دنبال اهدافی هستند که نمی‌توانند و یا نمی‌خواهند در رسیدن به آنها با دیگران شریک شوند. رقابتی که گاه به ورطه‌ی افراط کشیده شده نیرو و توان وجوانی انسان را مصروف می‌کند بدون آنکه نتیجه‌ی مفیدی درپی داشته باشد.

رقابت میلی پایان ناپذیر

رقابت بین حیوانات هم برسر ارضای نیازهای حیاتی‌شان صورت می‌گیرد. اما نکته قابل توجه این است که رقابت بین انسانها پایانی ندارد و حتی بعد از برآورده شدن نیازهای‌شان آنها همچنان برای رسیدن به خواسته هایی مانند ثروت بیشتر، شهرت، قدرت و… با یکدیگر رقابت می‌کنند.

بچه ها نیز در یک خانواده از همان کودکی در مورد توجه و عشق والدین و دوستان خود و … با یکدیگر رقابت کرده و کشمکش دارند. بسیارى از کشمکش‌ها و رقابت ها میان فرزندان، می‌تواند تجربه ى ارزشمندى ایجاد کند که آنها را براى رویارویى با مشکلات زندگى آماده کند. اما شرط این که رقابتهای دوران کودکی ارزشمند و آموزنده باشد آن است که توسط والدین به طرز صحیحی هدایت شود. پدر و مادر باید تا حد امکان با برنامه ریزى صحیح، رقابت میان فرزندان را تحت کنترل خود بگیرند و اداره نمایند.

اما چرا ررقابت باید کنترل شود و چگونه؟

اگر رقابت میان کودکان درست هدایت نشود و مرتب به رقابتهای نادرست دامن زده شود اثرات تربیتی نامطلوبی در زندگی آینده‌ی فرد از خود برجای می‌گذارد .

کودکی که بیش از حد به رقابت فکر می‌کند، دست به هر کاری می‌زند تا نبازد. او وقتی موقعیت خود را در معرض خطر ببیند، ممکن است تقلب ‌کند، دروغ بگوید و یا سعی ‌کند قوانین بازی را به نفع خود عوض کند یا حتی ممکن است فعالیت جدیدی را انجام ندهد مگر اینکه مطمئن باشد در آن برنده می‌شود.

طبیعت رقابت ، نه تنها آرامش دهنده نیست بلکه در افراد اضطراب ایجاد میکند. اضطراب پشت سر گذاشتن دیگران و جانماندن از آنها. در نتیجه بهداشت روانی آنها به خطر می‌افتد.

در سیستم آموزشی مدارس رقابت حرف اول را می‌زند. توصیه اغلب مدارس و معلمان برای ایجاد انگیزه تحصیلی در دانش آموزان، ایجاد و تقویت حس رقابت می‌باشد. ظاهرا رقابت می‌تواند آثار مثبتی داشته باشد اما اگر متوجه آثار و عواقب منفی آن نباشیم با وجود تلاش فراوان به اهداف صحیح تربیتی دست نخواهیم یافت.

تعریف دقیق رقابت

واقعیت این است که ما در رقابت سعی می‌کنیم مانع رسیدن دیگری به هدفش شویم. اگر بخواهیم به تعریف دقیقتری از معنای رقابت برسیم باید بگوییم:

رقابت، تلاشی است برای پشت سر گذاشتن دیگری و دور کردن او از هدفی که مورد نظر هر دوی ماست.

اینجاست که بیشتر متوجه می‌شویم که رقابت چندان هم اخلاقی نیست.

اگر شما ورزش می‌کنید که سالم بمانید و دیگری هم با همین هدف ورزش می‌کند ،هر دو می‌توانید موفق ‌شوید. اما در رقابت چنین نیست و اگر کسی چیزی را به دست آورد، دیگری از آن محروم می‌شود. در مسابقات فوتبال یک تیم اول می‌شود و تیم های دیگر در ردیف های بعدی قرار می‌گیرند. در مدرسه وقتی دانش آموزی شاگرد اول می‌شود، بقیه در رتبه های دوم به بعد قرار می‌گیرند.

با توجه به تعریفی که بیان شد به نظر می‌رسد از نظر مفاهیم تربیتی و اخلاقی رقابت دارای آثار نامطلوب روانی و اجتماعی است و عواقب منفی آن بیش از نتایج مثبت آن است.

اما آثار و عواقب منفی رقابت:

وقتی افراد را به رقابت وامی داریم، در واقع به نوعی آنها را با یکدیگر مقایسه می کنیم. گرچه شرایط مسابقه ممکن است از نظر ظاهری برای افراد یکسان باشد ولی تفاوتهای فردی که یک اصل مهم تربیتی است در اینجا نادیده گرفته شده است. اگر قبول داریم که انسانها با هم متفاوتند و هر انسانی موجودی منحصر به فرد است، پس چرا باید نتیجه‌ی یکسانی را از آنها انتظار داشته باشیم.

در رقابت همیشه برنده و بازنده وجود دارد. چرا همیشه باید سعی کنیم که افراد جامعه را به دو گروه برنده و بازنده تقسیم کنیم؟

آیا انسان ها زمانی راضی می‌شوند که برتریشان را بر دیگران ثابت کنند؟

و آیا این نگرش با اصول اخلاقی سازگاری دارد؟

در پایان یک رقابت افراد معدودی برنده و تعداد زیادی بازنده داریم. حال آن‌که بازنده ها همیشه کسانی نیستند که واقعاً قابلیت های کمتری دارند.

در رقابتهای سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری و … ، این برنده ها هستند که مورد توجه‌اند و بازنده ها باوجود قابلیت ها و ارزش هایی که دارند به تدریج فراموش می‌شوند.

در محیطهای آموزشی به مرور زمان، عده ای که در بعضی استعدادها نظیر حافظه یا هوش و یا … قوی‌تر هستند رتبه های برتر را به خود اختصاص می‌دهند و بقیه از آنها فاصله می‌گیرند. بعد از مدتی، فقط قوی ترها با هم مبارزه می کنند و ضعیف ها فقط تماشا می‌کنند. در نتیجه آنها به این باور می‌رسند که تلاش هایشان برای رسیدن به موفقیت بی فایده است و احساس حقارت میکنند. ضمن این که ارتباطشان با شخص برنده هر روز ضعیف و ضعیفتر می شود.

نکته جالب این است که رقابت حتی به نفع خود برنده هم نیست. چرا که یک ترس همیشگی در برنده وجود دارد که باید به هرقیمت جایگاه خود را حفظ کند و فرد به جای تلاش در رسیدن به هدف اصلی، تلاش خود را مصروف برنده بودن و برنده ماندن می‌کند .

توجه به اثرات نامطلوب رقابت حداقل برای دست‌اندرکاران محیطهای تربیتی و آموزشی مانند والدین، اولیای مدارس، معلمان و مربیان، و سایر افراد مرتبط با مسائل انسانی بسیار ضروری است.

می‌توان به این نتیجه رسید که در تربیت فرزندان برطبق آموزه‌های دینی و اخلاقی، فضاهای رقابتی باید بسیار هوشمندانه سازماندهی شود و هنگامی که به هر دلیلی رقابت بین بچه ها ایجاد شد به جنبه های تربیتی قضیه بیشتر توجه شود.

چگونه فضای رقابت سازنده ایجاد کنیم؟

• سعی کنیم رقابت طوری جهت دهی شود که همه شانس پیروزی داشته باشند.

• در برگزاری مسابقه تا حد ممکن ،به اصل تفاوت‌های فردی توجه شود.

• باید به کودک بیاموزیم کمک کردن به رقبا در طول مسابقه گرچه ممکن است نتیجه ظاهری را تحت تاثیر قرار دهد ولی از نظر اخلاقی کار با ارزش و پسندیده‌ای است.

• بعد از اینکه نتیجه ی یک رقابت مشخص شد افراد پیروز باید تحسین شوند ولی افراد شکست خورده نباید تحقیر شوند. آموزش توصیه‌های دینی به کودکان در باب توجه به ارزش و کرامت شخص حتی اگر بازنده باشد، یک اصل مهم تربیتی است.

اگر تحقیر صورت گیرد افراد پیروز محبوبیت خود را بین دیگران از دست خواهند داد. افراد پیروزی که می‌توانستند به الگویی موثر تبدیل شوند منزوی خواهند شد و این هم یکی دیگری از عواقب پیروزی در رقابت برای شخص برنده است.

• در بازی بچه ها برد و باخت نباید مسئله‌ی اصلی باشد و نباید به آن بیش از حد اهمیت داد. باید به کودک آموخت تلاش تو مهم و ارزشمند است حتی اگر برنده نشوی.

• می‌توان برنامه‌های تربیتی و آموزشی را طوری تنظیم کرد که تلاش هر کودک در مقایسه با نتایج قبلی خودش سنجیده شود و به عبارتی کودک با خودش رقابت کند.

• بچه ها باید بیاموزند در رقابت مجاز نیستند از هر روشی برای رسیدن به هدف استفاده کنند. این روشهای صحیح و منطبق بر قوانین مسابقه است که نتیجه را ارزشمند می‌کند.

• برای این که رقابت بین بچه‌ها حالت دوستانه داشته باشد بهتر است هنگام برگزاری مسابقات، جایزه‌ی رتبه‌های مختلف از نظر ارزش خیلی متفاوت نباشد تا زمینه ایجاد حساسیت در آنها کمتر شود.

• به نظر می‌رسد اگر محیطهای تربیتی بتوانند روش های رفاقتی و همکاری را جایگزین روشهای رقابتی کنند به نتیجه‌ی بهتری می‌رسند. بنابراین بهتر است در محیط های آموزشی به جای ایجاد رقابت که معمولا تلخی کینه و حسادت را به دنبال دارد کودکان و نوجوانان را به کار گروهی تمرین دهیم تا برای رسیدن به هدف بکوشند نه برای شکست رقیب.

در جریان فعالیت‌های گروهی بسیاری از دانش‌آموزان در همراهی و همفکری با گروه همسالان به مراتب احساس امنیت بیشتری می‌کنند. علاوه براین فعالیت گروهی به فرد فرصت می‌دهد، تا ایجاد رابطه با دیگران و اجتماعی‌شدن را هرچه بیشتربیاموزد.

همچنین شرکت در فعالیت‌های گروهی و تماس با سایر بچه‌ها باعث آشنایی آنان با اموری مانند همکاری، تقسیم کار و وظایف و قبول مسئولیت می‌شود.

نگاهی به مفهوم رقابت در قرآن کریم

در مفاهیم قرآن کریم، رقابت سالم رقابتی است که انسان را به کمال برساند.

در قرآن واژه‏هاى «سارعوا»، «سابقوا» و «فاستبقوا» در مورد كار «خير» بكار رفته است.

«خیر» در فرهنگ قرآنی آن نعمتی است که انسان را به کمال برساند. از این‌رو خداوند از مردم می‌خواهد تا در خیرات یعنی کمال و کمال خواهی مسابقه بدهند و در فرصت کوتاه عمر تا جایی که می‌توانند پیشرفت کنند.

خداوند در آیه ۴۸ سوره مائده در بیان معیار مسابقه اخلاقی، مسابقه با هدف دست‌یابی به خیر را مطرح می‌کند و می‌فرماید: «فاستبقو الخیرات؛ در کارهای خیر مسابقه دهید.»

همچنین در آیه ۲۱ سوره حدید آمده است: «سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاء وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ »

«برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن همسان پهنای آسمان‌ها و زمین است، بر یکدیگر پیشی گیرید این بهشت برای کسانی‌که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‌اند، مهیا شده است.»

همچنین قرآن در سوره مائده آیه ۲ می‌فرماید:

«تعاونوا علی البر و التقوی … به یکدیگر بر انجام کارهای نیک و پرهیزکاری کمک نمایید.»

این آیات شریفه مردم را دعوت می‌كند به جای رقابت در امور دنیایی و مادی كه سبب هدر رفتن عمر و انرژی و مال انسان می‌شودرقابت و مسابقه را به سمت و سوی امور با ارزش و كار‌هـای خیر سوق بدهند و در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند.

عمل به این فرمان الهی، نه تنها باعث می‌شود كه كارهای خیر به انجام برسد و امور جامعه سامان یابد بلكه حس سبقت و پیشی گرفتن بر دیگران كه در ذات انسان به ودیعه گذاشته شده است، رنگ و جهت الهی گرفته و از هدر رفتن انرژی‌ها در موارد بی ارزش یا منفی جلوگیری می‌شود.

نکته قابل توجه این است که دررقابت و سبقت سالم در نزدیک شدن به کمالات معنوی تفاخر و خودبزرگ بینی وجود ندارد. دررقابت سالم و میل به کمال حقیقی رقیب دوست ندارد که دیگران عقب بیافتند بلکه دوست دارد همه خوب باشند، همه قوی باشند و همه رو به جلو حرکت کنند و حتی در این راه سعی می‌کند آنها را یاری کند.

اینجا دیگر رسیدن یک نفر به مقامات بالا و کسب رضای الهی مانع رسیدن دیگران نخواهد شد پس به عبارت درست‌تر رقابتی در معنای مصطلح آن صورت نمی‌گیرد. همه می‌توانند در این مسابقه الهی شرکت کنند و همه می‌توانند برنده باشند.