ابابیل
شناسنامه جلسه

بسمه تعالی

.

جلسه هفتم کارگاه حیوانات قرآنی

.

داستان ابابیل

اِبّیل پرنده سرخ و سیاهی بود با پنجه های تیز و منقاری مانند سایر پرندگان. ابیل با تمام پرندگانی که شکل خودش بودندذو ابابیل نام داشتند، دسته جمعی زندگی می کردند. ابیل در کنار ساحلی نزدیک شهر مکه زندگی می کرد. ابیل پرنده خاصی بود. آنقدر توانمند که از طرف خداوند به او ماموریت های سختی داده می شد و ابیل می توانست همه این ماموریت ها را با کمک خداوند به خوبی به انجام برساند. همواره اطراف کعبه می چرخید و منتظر ماموریت جدیدی بود تا اینکه از طرف خداوند به او ماموریت مهمی داده شد.

.

ابابیل

.

سپاهی عظیم و فیل سوار به سرکردگی ابرهه قصد نابودی و ویران کردن کعبه را داشتند. ابرهه که پادشاه منطقه حبشه بود، خودش را خدا می دانست و از اینکه مردم خدای جهانیان را می پرستیدند، احساس خشم داشت. بنابراین تصمیم گرفت خانه کعبه را خراب کند ولی نمی دانست قدرت خداوند بالاتر و برتر از همه قدرت هاست. ابیل به امر و دستور خداوند مامور از بین بردن و نابودی ابرهه و سپاهیانش شده بود. این ماموریت از نظر ابیل بسیار سخت بود. چطور می توانست؟

خداوند ابزار کار را برای ابیل و دوستانش نشان داد. ابیل و دوستانش ماموریت داشتند سنگ های جهنمی را از عمق جهنم بیرون بکشند. این سنگ ها سجّیل نام داشت. ابرهه باید بوسیله این سجیل ها نابود می شد. یک حمله هوایی بزرگ و گسترده توسط گروه هماهنگ ابابیل.

فیل سواران به شهر مکه نزدیک و نزدیک تر شدند. ابیل و دوستانش در منقار و پنجه های پای خود سجیل ها را حمل می کردند و تنها منتظر فرمان خداوند بودند.

.

ابابیل

.

آسمان بالای سر ابرهه و یارانش از ابابیل تیره شد. ابیل به محض شنیدن فرمان خداوند به ابابیل شروع عملیات را اعلام کرد. ابابیل درست بالای سر ابرهه سجیل ها را از منقار و پنجه های خود رها کردند. سنگ هایی که به محض برخورد با سپاهیان منفجر می شد.

.

ابابیل

.

سپاه ابرهه هیچ راه فراری نداشتند. فیل ها با آن عظمتشان از ترس حرکات عجیب و غریب انجام می دادند و در یک چشم به هم زدن تمامی آن سپاه عظیم توسط ابابیل به امر خداوند از بین رفتند.

.

ابابیل

.

پای ابرهه به شهر مکه نرسید و مرگ ابرهه ای که ادعای خدایی می کرد توسط پرنده صورت پذیرفت و این نشانه ضعف ابرهه بود.

با از بین رفتن سپاه ابرهه ابیل پایان ماموریت را اعلام کرد. با فرمان ابیل، ابابیل همه پرواز کنان برگشتند و منتظر انجام ماموریت جدیدی شدند.

.

بسم الله الرحمن الرحیم                                 به نام خداوند بخشنده مهربان

.
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ                  آیا ندیدی که خدای تو با اصحاب فیل (سپاه فیل سوار ابرهه) چه کرد؟

.
أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ                           آیا کید و تدبیر آنها را (که برای خرابی کعبه اندیشیدند) تباه نکرد؟

.
وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ                              و بر هلاک آنها مرغانی گروه گروه فرستاد.

.
تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ                             تا آن سپاه را به سنگهای سجّیل (دوزخی) سنگباران کردند.

.
فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ                                 و تنشان را چون علفی زیر دندان حیوان خرد گردانید.

پایان داستان ابابیل