« به نام قادر مطلق »

با کودک یا نوجوانی که علاقه‌مند به رهبری گروه است چه کنیم؟

انسان موجودی اجتماعی است؛ و به صورت فطری تمایل دارد کنار هم‌نوعان خود زندگی کند. در واقع انسان به تنهایی قادر نیست به تأمین نیازهای خویش بپردازد از این رو ناگزیربه زندگی با جمع است. پس انسان فطرتاً اجتماعی و دارای روح جمع‏گرایی است.

هر جمعی برای بقا و موفقیت به رهبرانی نیاز دارد تا امور را سامان داده و افراد را در رسیدن به اهداف مورد نظر هدایت کنند.

رهبری و قدرت

رهبری، قدرت تأثیرگذاری بر اعضای گروه است به نحوی که آن‌ها براساس مصلحت جمع و یا خواسته‌ی رهبر، جهت تحقق اهداف تعیین شده حرکت کنند.

چون در رهبری، قدرت و توان تأثیر بر زیردستان اهمیت زیادی دارد ، پرداختن به موضوع قدرت لازم به نظر می رسد.

بعضی پژوهشگران قدرت را (در حوزه‌ی ارتباط با دیگران) مجموعه ای از عوامل مادی و معنوی می‌دانند که موجب به اطاعت درآوردن فرد یا گروه ، توسط فرد یا گروه دیگر می‌گردد . به بیان ساده‌تر‌ قدرت ، توان تحمیل اراده به دیگری است.

قدرت در تربیت اسلامی

از نگاه دینی هر یک از نشانه‌های قدرت مانند ثروت، علم، استعداد، توان بدنی، زیبایی و… از طرف خداوند به انسان عطا شده و به یاری او رشد یافته است و باید مانند هر نعمت دیگری شکرگزاری شده واز آن، جهت کمک به سایرمخلوقات الهی استفاده شود.

اگر انسان (مخصوصا هنگامی که در جایگاه رهبری قرار گرفته)، منشا قدرت را مستقلا، خود بداند و به جای به کارگیری صحیح قدرت، ( به واسطه‌ی حرص و طمعی که از ویژگیهای ذاتی انسان است) ، مظاهر قدرت را صرفا به استفاده خود محدود‌کند، به بی‌راهه رفته است و چنین قدرتی علاوه بر‌این‌که رشد‌آور نیست فسادآور و مخرب نیز هست.

انسان باید در قبال همه نعمت‌هایی که خداوند به او ارزانی داشته مسئولیت بپذیرد و پاسخ‌گو باشد. به این معنی که قدر و ارزش نعمت‌های الهی را بداند و از آن‌ها درست استفاده کند. به عبارت ساده‌تر انسان رشد یافته، از قدرتش سوءاستفاده نمی‌کند. بلکه خدا را در همه حال ناظر بر اعمال خویش دانسته، سعی دارد در قبال داشته‌هایش، به خدا، به قانون، به مردم و به وجدان خویش پاسخ‌گو باشد. الزام به پاسخ‌گویی، دامنه قدرت را محدود می‌کند و مانع فساد می‌شود. (۱)

کودکان و نوجوانان امروز، رهبران فردا

برخی معتقدند، قدرت رهبری و یا تمایل به نظارت، ازجمله ویژگی‌های رفتاری قابل توجه در كودكان تیزهوش است. توان رهبری و مدیریت در برخی انسان‌ها یک ویژگی ذاتی است و باید پرورش یابد. اما در برخی دیگر با آموزش و یادگیری ، ایجاد و تقویت می‌شود.

نیاز کودک و نوجوان ، به قدرت طلبی می‌تواند مثبت باشد. او از این طریق می‌خواهد به استقلال، اعتماد به نفس، توان تصمیم‌گیری و رهبری و هدایت هم‌سالان برسد. در این شرایط باید سعی کنیم راه را بر او هموار کنیم و رفتارهای مثبتش را مورد توجه قرار دهیم اما مراقب باشیم به‌کارگیری قدرت توسط او، به ظلم و پایمال کردن حق دیگران نیانجامد. متاسفانه در بسیاری از موارد به دلیل هدایت نیافتن صحیح قدرت، تجربه های ناخوشایندی از این دست موارد دیده می‌شود.

برای این‌که کودکان و نوجوانان مستعد بتوانند هدایت‌گران خوبی در جمع هم‌سالان و رهبران خوبی برای جامعه‌ی فردا باشند، باید از سوی والدین و مربیان جهت دهی شده و آموزش داده شوند.

تقویت مهارت رهبری در کودک و نوجوان

• متربی باید هر چه زودتر تصمیم‌گیری در امور مختلف زندگی را یاد بگیرد، زیرا به هنگام روبرو شدن با مسائل به انتخاب های زیاد برمی‌خورد. خوب است مربی مزایا و معایب هر انتخاب را برای او تبیین کند، تا بتواند تصمیم درست را بگیرد.

• به هنگام تقسیم وظایف در برنامه‌های گروهی نباید نقش کودک یا نوجوان را نادیده گرفت و از دادن مسئولیت به همه اعضا، حتی کوچک‌ترین فرد غفلت کرد.

• زمانی که متربی کاری را انجام می‌دهد بایدتشویق شود و اگر به مشکلی برمی‌خورد، باید اجازه داد خودش راه حل کار را بیابد. با بالا رفتن سن، او می‌تواند کارهای مهم‌تری را به عهده گیرد و این پذیرش مسئولیت، لازمه ی رهبری است.

• رهبران آینده باید در معرض شکست قرار بگیرند، آن را تحمل کرده و به مسیر ادامه دهند. وقتی والدین و مربیان اجازه ندهند بچه‌ها شکست بخورند خطر کردن را یاد نمی‌گیرند. البته آن‌ها نیازمند حمایت و مراقبت بعد از شکست هستند.

• آزاد گذاشتن بچه‌ها و اعتماد کردن به آن‌ها تا جایی‌که خطری تهدیدشان نمی‌کند باعث پیداکردن راه‌حل‌های جدید برای حل مسائل و بروز خلاقیت در آن‌ها شده و رسیدن به توانایی رهبری را در آن‌ها تسهیل می‌کند.

• رهبر باید تحمل به تاخیر افتادن خواسته‌ها و لذایذش را داشته باشد و در راه رسیدن به اهدافش سخت کوش باشد. البته این امر نیاز به آموزش و تمرین دارد.

• متربی باید مهارت گفتگو در مورد موضوعات مختلف رابیاموزد. خیلی اوقات صحبت کردن در مورد یک موضوع به حل مشکل کمک می‌کند و این توانایی می‌تواند به قدرت رهبری بیافزاید. البته این کار مستلزم اختصاص وقت کافی از طرف والدین و مربیان است.

• تعریف و تمجید زیاد، باعث بالا بردن اعتماد به نفس کودک و نوجوان نمی‌شود آن‌ها نیاز دارند توانایی‌هایشان دیده شود واین باعث می شود که در آینده رهبر و فرمانده خوبی باشند.

این نکات فقط مخصوص پرورش رهبرانی برای آینده نیست بلکه در تمام زندگی به موفقیت متربیان کمک خواهد کرد.

آسیبهای قدرت در کودک و نوجوان

در کنار تقویت رفتارهایی که مهارت رهبری و هدایت را در متربیان پرورش می‌دهد، باید مراقب مشکلاتی که قدرت در آن‌ها ممکن است ایجاد کند باشیم. این مشکلات زمانی ایجاد می‌شود که کودک و نوجوان از قدرتش در مقابل هم‌سالان و یا اعضای خانواده سوءاستفاده کند. در این صورت صفات نامطلوبی مانند خودبرتربینی و تکبر و پایمال کردن حق دیگران در او رشد کرده و اثرات مخربی بر روان او و سایرین برجا خواهد گذاشت. ضمن این‌که چنین رهبرانی پس از مدتی از طرف گروه هم‌سالان طرد خواهند شد.

بر اساس اصول تربیت اسلامی کودک یا نوجوانی که علاقه‌مند به رهبری گروه است باید از همان اول بیاموزد در قبال نعمت‌هایی که خداوند در اختیارش قرار داده ( و می‌تواند از هر یک از آن‌ها به عنوان اهرم قدرت استفاده کند) مسئولیت‌هایی برعهده دارد و انجام درست این مسئولیت‌ها او را به رشد خواهد رساند.

قدرت مصداق‌های متعددی دارد که یا ذاتی است ویا اکتسابی. یک کودک بعضی از مصداق‌های قدرت را با خود دارد مانند توانایی‌های جسمی و یا استعدادهای خاص و بعضی از مصداق‌ها را می‌تواند به دست بیاورد مانند علم، قدرت بدنی و… مهم این است که متربی به این نکته توجه کند که هر آن‌چه دارد از جانب خدا به او داده شده و باید به وسیله این نعمت‌ها به دیگران کمک کند و در قبال آن‌ها پاسخ‌گو باشد. باید از علم و استعدادش به دیگران هم بیاموزد، از مالش انفاق کند، از قدرت بدنی‌اش برای یاری رساندن به دیگران کمک کند و…

شکرانه بازوی توانا بگرفتن دست ناتوان است.

کودک یا نوجوان باید بداند قدرت‌مندی زمان محدودی دارد و اگر فرد به الزامات اخلاقی آن پای‌بند نباشد به‌زودی آن را از دست خواهد داد.

برای ایجاد بینش صحیح در مورد رهبری و قدرت در متربیان می‌توان از:

• بازیهای مختلف
• روش الگویی
• روش استفاده از مثال
• قصه گویی
• و نمایش
استفاده کرد.

مثلا در روش الگویی مربی می‌تواند در جای‌گاه رهبری گروه، نمونه‌هایی از رفتار اخلاق‌مدارانه رابه بچه‌ها بیاموزد. و یا می‌توان در قالب بازی، یک موقعیت رهبری برای متربی ایجاد کرد و عملکرد او را به کمک خودش مورد نقد قرار داد و یا جای رهبر گروه و اعضا را به نوبت تغییر داد تا همه‌ی اعضا خود را در مسئولیت رهبری بسنجند. و یا با استفاده از روش قصه‌گویی و یا نمایش، ناپسندی ظلم به زیردستان توسط فرد قدرتمند گروه را، ملموس و محسوس کرد.

آموزش این نکات مهم باید با تکیه بر :

  • گرایشات فطری و پاک کودک و نوجوان
  • محبت که نیاز اساسی و غذای روح آنان است
  • پرورش تفکر
  • پرورش عاطفی (کمک به دیگران، مشارکت، همدلی، بخشش، احترام گذاشتن، قناعت و…) که پشتوانه‌ی دیگرخواهی در انسان است

و تشویق رفتارهای درست صورت گیرد.

(۱) برگرفته از بیانات دکتر حسن عباسی