بسم الله الرحمن الرحیم
* تئوری زنجیره تقوا در انتخابات *
دسته ای از مردم مومن انقلابی هستند که پیوسته اخبار داخلی و خارجی را از منابع موثق پیگیری میکنند و در جریان مسائل ریز و کلان کشور هستند. این دسته معمولا فرمایشات و رهنمودهای رهبری را دنبال میکنند و وظایف اجتماعی و فعالیت های سیاسی خود را بر اساس آن تنظیم میکنند. اینان به سوابق نیروهای انقلابی آگاه هستند و در ارزیابی کارکرد مسئولین و تشخیص نیروهای باتجربه و جوان انقلابی و اصلح، تخصص دارند.
دسته ای دیگر از مومنان انقلابی علیرغم اینکه قلب و دل و جانشان با انقلاب و رهبری است و سرنوشت نظام اسلامی برایشان بسیار با اهمیت است، لیکن به دلایل مختلف به طور حرفهای اخبار و مسائل کشور را دنبال نمیکنند. اینان به تنهایی و بدون مشورت دسته اول نمیتوانند اصلح را انتخاب کنند.
این دسته در وهله اول باید «منیّت» و «اتکاء به اطلاعات سطحی و مقطعی» را کنار بگذارند و از اسارت «فضای حاکم در رسانهها» و «ابزارهای پیشرفته تبلیغاتی» بیرون آیند و در نظر داشته باشند که در قبال انتخاب کسانی که وظیفه قانونگذاری در جامعه اسلامی را بر عهده دارند، باید «عندالله» پاسخگو بوده، برای انتخاب خود حجّتِ شرعی داشته باشند.
اما سئوال اساسی این است که برای انتخاب اصلح با چه کسی باید مشورت کرد؟ کسی که سیاسی تر است؟ کسی که مدرک بالاتری دارد؟ کسی که سن بیشتری دارد؟ کسی که جایگاه اجتماعی بهتری دارد؟ کسی که سابقه مبارزات انقلابی دارد؟ چه کسی میتواند فرد رای دهنده را به حجت شرعی در انتخاب برساند؟
افرادی که خود مستقیما شرایط انتخاب اصلح را ندارند، باید فهرست آشنایان و اطرافیان خود را بررسی کرده و طبق شناختی که دارند، باتقواترینِ آنها را گزینش کرده و در مورد انتخاب اصلح با آنها مشورت نمایند. خداوند در آیه ۲۹ سوره مبارکه انفال می فرماید: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا». این وعده حتمی الهی نشان میدهد، کسی که باتقوا باشد، خداوند توان تشخیص حق و باطل را به او میدهد و چنین فردی قطعا میتواند اهل حق را از اهل باطل تشخیص دهد. در آیه شریفه هیچ قیدی نیامده، فلذا فرد با تقوا اگرچه در یک روستای دور افتاده باشد و بهره کمی از سواد متعارف داشته باشد، دچار خطا نمی شود. اما چطور!؟
فرد با تقوا ممکن است خودش مستقیما به تشخیص و انتخاب صحیح دست یابد و انتخاب خود را در عین امانت داری با سایرین مطرح نماید. چنانچه فرد باتقوا به انتخاب قطعی و درست نرسد، او نیز کاری را میکند که وظیفه اوست و فهرستی از آشنایان و اطرافیان خود تهیه و با تقواترینِ آنها را برای مشورت انتخاب میکند و نتیجه بررسیهایش را به سایرین منتقل مینماید و این «زنجیره تقوا در انتخاب اصلح» ادامه دارد تا جایی که منتهی به افراد دسته اول یعنی «مومنینِ انقلابیِ آگاه» میشود و بدین ترتیب مومنین انقلابی یکدستتر و یکصداتر می شوند و انتخاب اصلح به وقوع میپیوندد.
خطر احتمالی در این زمینه، نفوذ شیطان و ایجاد تفرقه بین مومنین و پاره کردن «زنجیره تقوا» است که توام با القاء دلسوزی رخ میدهد.
کسی که فقط با تقوا باشد و دسترسی به انواع رسانههای پیشرفته ندارد…
کسی که فقط با تقوا باشد و نسبت به مسائل سیاسی آگاهی ندارد…
کسی که فقط با تقوا باشد و مصلحتهای انقلاب را نمیفهمد…
کسی که فقط با تقوا باشد و سن و سالش کم است…
کسی که فقط با تقوا باشد و تحصیلات کمی دارد…
“چگونه می تواند نماینده اصلح را شناسایی کند؟”
پاسخ مناسب به این دست القائات شیطانی، در گرو فهم «کارکرد تقوا در فضای فتنه» و «اجتناب انسان متّقی از اتخاذ تصمیمات غلط» و در یک جمله اعتقاد به «امداد الهی در ایجاد فرقان برای فرد متّقی» است.
دقت شود اگر کسی نسبت به سرنوشت جامعه اسلامی بی تفاوت باشد، هرچند در حوزه عبادی زبانزد باشد، مصداق «انسان باتقوا» نیست و بدیهی است که بین دو انسان که به حسب ظاهر درجه تقوای یکسانی دارند، آنکه مطلعتر باشد ارجح است.
سئوالاتی از قبیل “فرد با تقوا را چگونه شناسایی کنیم؟” و “شناخت انسان باتقوا آسان تر است یا انتخاب نماینده اصلح؟” و از این دست سئوالات ممکن است به ذهن متبادر شود.
در این زمینه توجه به چند نکته می تواند راهگشا باشد.
۱. در قرآن و نهج البلاغه و به طور کلی در متون دینی شاخصه های متقین ذکر شده است. کافی است با دقت نظر این تطبیق انجام شود و انسان باتقوا شناسایی شود.
۲. قولِ حقِ قطعی برای تشخیص انسان باتقوا داریم، درصورتی که در مورد شاخصه های نماینده اصلح نمی توان به این قطعیت سخن گفت.
۳. طبق نظریه مطرح شده، کافی است در بین دوستان و آشنایان که معمولا سال هاست نسبت به آن ها شناخت حضوری داریم، باتقواترین ها را انتخاب کنیم. درصورتی که در انتخاب نماینده ممکن است حتی یک بار هم او را از نزدیک ندیده باشیم. فلذا تشخیص انسان باتقوا از میان نزدیکان آسان تر از انتخاب نماینده اصلح از میان دوران (متضاد نزدیکان) است.
۴. با فرض اینکه بپذیریم انتخاب فرد باتقوا کار سختی است، باید دقت کنیم به هر حال ما در انتخابات هستیم و بناست نسبت به انتخاب خود پاسخگو باشیم. در این نظریه حرف این است که انتخاب تسهیل شود و نه حذف.
۵. حرف آخر اینکه باید دست نیاز به سوی منبع علم و قدرت دراز کنیم و از او بخواهیم یاری کند تا بتوانیم اصلح را انتخاب کنیم.
علی دانشور فرد – اول اسفند ۱۳۹۹
#تئوری_زنجیره_تقوا_در_انتخابات