به نام خدا
شبهات اعتقادی
شبهه در لغت، به معنای مشابهت و پوشیدگی است. چیزی را که حق و باطل در آن معلوم نیست، شبهه مینامند.
شبهه عبارت است از: «ايراد، اشكال، ايجاد ترديد وبه اشتباه انداختن.»
از مشخصات شبهه اين است كه «شبيه حق است» و ايجاد كننده آن قصد دارد طرف مقابل را به اشتباه اندازد.
شبهه، هميشه همراه دليل مطرح ميشود. مثلاً در شبههاي كه «توسط ابليس درباره خلقت آدم مطرح گشت، وي در باب خلقت آدم گفت: آدم را از خاك بيافريدي و من را از نار، و نار را بر خاك مزيت است و در شأن من نيست كه به آدم سجده كنم».
در فرهنگ دين و در اصطلاح ديني، شبهه يعنى هر اشكال، پرسش يا ابهامى كه در برداشتها، تحليلها، تصميمات و رفتارهاى مرتبط با سعادت فرد يا جامعه سبب ايجاد خطا و اشتباه در شناخت حق از باطل گردد؛ به عبارت ديگر، شبهه خود را شبيه به حق مى نماياند و راه شناخت حق از باطل را مشكل، و افراد را دچار شك و ترديد مىكند.
به همان ميزان كه معارف دين از وسعت و گستردگي برخوردار هستند، اهل باطل و مغرضان در برابر حق نيز با هدف قرار دادن موضوعات مختلف می توانند در اعتقادات و باورهاي ديني افراد شبهه سازي و شبهه پراكني نمايند و در اين مسير، از شگردهاي مختلف نظير طرح سؤال هاي متعدد و پشت سر هم، بدون اجازه دادن به مخاطب در مورد فكر كردن دقيق در مورد صحت و سقم مطالب بيان شده و يا درك جزئيات آن ها و يا طرح ادعاهایي كه اثبات و يا رد كردن آن ها نيازمند زمان است و تا زمان پاسخ گفتن به آن ها، تاثير منفي خود را خواهد گذاشت و يا مطرح نمودن مغالطه هاي خود با ظاهر و صورت استدلالي در ميان اقشاري كه قدرت علمي مناسب جهت فهم و درك مغالطه آن ها را ندارند و… استفاده میکنند.
اساساً دشمن با باورها و احكامي مخالفت دارد و شبهات خود را حول آن باور ها و يا قوانين متمركز مي نمايد كه با منافع و اهداف استعماري آن ها ناسازگار باشد؛ مثل: جهاد و شهادت و حجاب و ظلم ستيزي، كفرستيزي، قصاص، امر به معروف و نهي از منكر، ولايت فقيه و… و يا به دنبال ايجاد بدعت هایي هستند كه نشر آن ها در بين افراد جامعه، سبب پيشبرد اهداف شوم آنان خواهد شد؛ مثل: بي تفاوتي، تساهل و تسامح، اختلاط جنسي، رباخواري، فساد، تبعيض و… .
احادیث معصومین علیهمالسلام، با تعبیرات مختلف و با تأکید فراوان ما را به پرهیز از شبهات توصیه میکند.
پیغمبر اکرم(صلی الله و علیه و آله) میفرمایند:
« آنچه من آن را حلال میدانم، تا روز قیامت حلال، و آنچه حرام میدانم تا قیامت حرام است. آگاه باشید، خدای سبحان، حلال و حرام را در قرآن بیان نموده، و من نیز در سنت و سیرهام، برای شما تبیین نمودم. و بین حلال و حرام، شبههها است که از ناحیهی شیطان و از ابداعات او بعد از من است.»
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) میفرمایند:
« از شبههها حذر کنید؛ زیرا که شبهه به قصد فتنه و گمراهسازی ساخته شده است.»
تفاوت شبهه و سؤال چیست؟
سؤال معمولاً از فطرت حقیقتجوی انسان سرچشمه میگیرد که در خور احترام و توجه است، اما شبهه نوعی القای شک است که با انگیزههای اختلافافکنی و گمراهسازی همراه است. بنابراین نوع و شیوۀ پاسخگویی به آنها نیز متفاوت است.
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی در جلسه درس اخلاق اظهار داشت: شیطان به مقابله با موضوعی میپردازد که سبب هدایت انسان میشود و تلاش میکند انسان را از صراط مستقیم که عبادت خدا است دور کند.
وی با تاکید بر لزوم مقابله با شبهات دینی که توسط دشمن مطرح میشود، افزود: برای حفظ دین در برابر شبهاتی که ایجاد میشود ابتدا باید پایه معرفت را تقویت کرد و خدا را شناخت و اصول دین را به خوبی درک کرد….اگر معرفت سست باشد خطر برای آینده انسان وجود دارد، شیطان فرصت را غنیمت شمرده و با شبهات سست ایمان انسان را در معرض خطر قرار میدهد، چون اگر انسان به شک بیفتد به راحتی نمیتواند ایمانش را حفظ کند.
امام صادق(عليهالسلام) و روش برخورد با شبهات
در برخورد با مخالفان فرهنگی، دو چیز بسیار کارساز است. یکی «محتوا» و دیگری «روش». باید روشن شود از نظر معرفتی سخنی که شیعه میگوید ناظر بر افقهایی بلنداز حقیقت است. و نیز باید برای ارائهی معارف شیعه از روشی خاص که متناسب آن معارف باشد، استفاده کرد.
مفضل ـ يار مشهور امام صادق(عليهالسلام) ـ در مكه بود، ديد كه يكي آنجا نشسته و عدهاي هم دورش را گرفتهاند. متوجه شد إبنأبيالعوجاء است و دارد سخنان كفرآميز ميگويد و عملاً خدا و پیامبر را زیر سؤال میبرد و شبههپراکنی میکند. جناب مفضّل به غیرت دینیاش برخورد و شروع کرد به اعتراض، پیش خود گفت: اي واي ! چيزهايي كه اين ميگويد، اگر به گوش مردم برسد، همه بيدين ميشوند. فریاد زد: «يا عَدُوَّالله! اَلْحَدْتَ في دينِ اللهِ». اي دشمن خدا! در دين خدا الحادكردي. «وَ أنْكَرْتَ الْبارِيَ جَلَّ قُدْسُهُ» منكرِ حضرتِ حقي. خودش میگوید نتوانستم غضب خود را کنترل کنم. إبنأبيالعوجاء گفت كه چه خبر است؟! «اي مرد! اگر تو اهل كلامي، بيا بنشين بحثكنيم، و اگر از اصحاب جعفربنمحمد هستی او با ما به اين نحو مخاطبه نميكند. گفت: جعفر بن محمد، از ما بيشتر از آنچه تو شنيدي، از اين كلمات شنيده و هيچ فحشي هم به ما نداده».
كسي اين حرف را ميزند كه اصلاً امام صادق(عليهالسلام) را قبول ندارد. در ادامه، در وصف امام صادق(عليهالسلام) ميگويد: «او مردي است حليم و باوقار و عاقل و محكم و ثابت، كه از جاي خود بهدرنرود و از طريق رفق و مدارا پا بيرون نگذارد. غضب او را سبكننمايد» ، به این معنی که حضرت در حین بحث با ملحدان نیز غضب نميكنند كه سبك و بيمحتوا بشوند. « بشنود كلام ما را و به همة دلايل ما گوشدهد بهنحوي كه گمانكنيم بر او غلبهكردهايم و حجت او را قطع نموديم ، آن وقت شروع كند به كلام ، پس باطل كند حجت و دليل ما را به كلام كمي، و خطاب غيِر بلندي، ملزم كند ما را به حجت خود و عذر ما را قطع كند و ما را از ردّ جواب خود عاجز نمايد ، فَاِنْ كُنْتَ مِنْ اَصْحابِه فَخاطِبنا بِمِثْلِ خِطابِه ، پس اگر تو از اصحاب اويي ، مانند او با ما گفتگو كن».
إبنأبيالعوجاء و امثال او رسيدهاند به اينكه امام انسانی است با وقار و حليم، خوب هم حرفهاي آنها را گوشميدهد و سپس با کمترین کلمات آن سخنان را رد میکنند.
امام(عليهالسلام) به اينجا رسيدهاند كه یک وجه از حفظ اسلام، شناخت شبهههاي امثال إبنأبيالعوجاءها است و نميشود بگوييم دهانشان را ببندند و حرف نزنند وگرنه میگویند ما حرفهای مهمی داریم نمیگذارند بزنیم و ظرفیت شنیدن آن را ندارند، و لذا امام(عليهالسلام) اجازه دادند آنها از زبان خودشان همهی حرفهایشان را بزنند و تمام شخصیت فکری خود را معرفی کنندتا معلوم شود چهچیزی در چنته دارند. پس از آن معلوم کردند چگونه مبانی فکر آنها دور از واقعیت است.
آری! حفظ اسلام به دو چيز است: یکی نشاندادنِ حقايق اسلام، و دیگری جوابدادن به شبهات.
اگر ميخواهيد اسلام را حفظكنيد، دو نكته باید رعايتشود: اولاً: چشم خود را از شبهاتی که مطرح است نبندیم و آنها را درست بشناسیم و معارف لازم جهت جوابگویی به آنها پیدا کنیم. ثانیاً: روش جوابگویی به شبهات را از امام صادق«علیهالسلام» بیاموزیم تا فضای علمی به فضای جنگ و جدل تبدیل نشود ودر نتیجه نور تشیع ظاهر گردد. آری! آنچنان دشمنان ما خود را برای زیر سؤالبردن مبانی دین – بهخصوص شیعه- مجهز کرده اندکه برای دفع آن باید مجهز به اسلام ناب شد و نمیشود سؤالهای نو را با جوابهای کهنه دفع کرد و یا اجازه سخن گفتن به آن ها نداد.
براى مقابله با شبهات و رسيدن به يقينى كه هيچ شكى نتواند در آن خللى ايجاد كند، حضرت آیت الله جوادی آملی میفرمایند:
تحقيق و مطالعه پنجاه درصد راه است. پنجاه درصد مابقى بستگى به عمل انسان دارد. يعنى انسان بايد هم محقق باشد هم متحقق. محقق كسى است كه از نظر علمى عميقا تحقيق نموده و مطالب را براى خود حل نموده است ولى متحقق كسى است كه آنچه را فهميده باور كرده و برابر آن عمل مى كند. اگر كسى عالم محض بود يعنى حرف هاى خيلى متقن و محكم داشت ولى ايمان نداشت، به علوم خود باور نداشت، اهل عمل به حقايقى كه برايش مكشوف شده نبود، كم كم دُچار شك و شبهه مى شود.
اراده در فهم دخيل نيست اما در باور دخيل است. يعنى انسان بعد از آن كه چيزى را فهميد، مى تواند باور كند و مى تواند باور نكند، مى تواند گردن بنهد يا ننهد. براى اين كه به ويروس درونى «شك و شبهه» مبتلا نشويم بايد آن چه را فهميده ايم باور و عمل كنيم. تا عمل در كار نباشد يقين حاصل نمى شود.
براى نجات از گزند شبهه، بهترين راه اين است كه هر چه را فهميديم عمل كنيم و باور كنيم و پا روى نفس بگذاريم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.